نقد بهترین فیلم های سینمای هالییود

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۱۹ ب.ظ

آرواره ها

تمام کریسی (سوزان بک لین) می خواست انجام دهد این بود که یک شب کمی با مرد ناز او که در یک مهمانی ملاقات کرده بود ، شنا کند. در حالی که او عملاً ماهی در آب مهتاب است ، شخص آنقدر قانع نیست که او قادر به شنا کردن است. او بسیار مست است ، بنابراین کریسی به تنهایی آن را می گذراند ... و قبل از شروع موسیقی ویولن سلولی تقریباً به نیمه راه می رسد.

کریسی همه در تاریکی لبخند می زند تا اینکه چیزی شروع به زیر کشیدن او کند. او ترکش را ترک کرده و برای کمک به التماس می پردازد ، اما دوست پسر wannabe او در ساحل بی اطلاع است. ناامید ، او تلاش می کند تا به شناور چسبیده باشد ، اما می داند که برای این کار انجام داده است. "من میمیرم ، وای خدای من ، من می میرم" ، او قبل از جیغ می گوید ، بله ، کوسه او را پایین می کشد و یک غذای دختر فقیر درست می کند. در همین حال ، آقای مفید هنوز در آنجاست ، مستانه از خودش روی شن ها زمزمه می کند.

بعد از آن باز شدن تکان دهنده ما با رئیس بردی (روی شیدر) ملاقات می کنیم ، که خانه اش مشرف بر همان جزر و مدی است که زندگی کریسی را گرفت. وی با صدور مأموریت برای تحقیق درباره ناپدید شدن دختران ، که توسط بیولو بودن بی روح او گزارش شده است. به محض رسیدن به ساحل ، این دو کشف جسد منفجره کریسی تا ساحل شسته شده و اکنون پوشیده از خرچنگهای گرسنه ، نسخه دریایی از کرکسها است. و در حالی که همه ما در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد سؤالهای زیادی داریم ، ما یک چیز را برای یقین می دانیم.

این یک حادثه قایق نبود.

حلقه

ما باید با باز کردن یک خانه وحشت زده ، پوشیده از تاک حدس بزنیم که این یک صحنه ویران است. البته این دو شخصیت درون یک گفتگو کاملاً مسخره دارند و امنیت کاذب را به ما منتقل می کنند. کیتی (کهربا تامبلین) و بکا (راشل بلا) در یک اتاق نشسته اند و لباس مدرسه خود را می پوشند ، تلویزیون را تماشا می کنند و در مورد خطرات احتمالی وسایل الکترونیکی رمبل می کنند. و تفسیر آنها عقیدتی است ، اما به دلایلی که فکر می کنند نیست. این "دستگاههای الکترونیکی" نیست که دختران را تهدید می کند. این چیزی است بسیار ، بسیار بدتر.

کیتی ، دختری که در مورد خطرات فن آوری مدرن در حال غرق شدن بود ، با یک فیلمبرداری افسانه روبرو شده است که قرار است هر کسی که آن را تماشا می کند ، بکشد. (توجه داشته باشید به این برچسب های هشدار دهنده ، مردم!) او سپس فاش می کند که پس از تماشای این فیلم ، وی یک تماس شنیع دریافت کرد. از همه بدتر ، هفته مورد نیاز گذشته است و حالا او دیگر وقت ندارد. با این حال ، او فکر نمی کند که در معرض خطر باشد و برای روشن شدن اوضاع ، گریه می کند. به زودی ، دوباره به پچ پچ های عادی در مورد محاکمه ارزشمند OMG خود با این پسر جاش که او فیلم را تماشا کرده بود بازگشت.

البته ، وقتی تلفن در زمان دقیقی که هفت روز قبل فیلم را دید ، زنگ می خورد ، همه چیز شروع به مزاحمت می کند. مطمئنا ، این فقط مادر او در خط بود ، اما پس از قطع شدن کیتی ، لوازم الکترونیکی در خانه او شروع به روشن شدن خود می کنند ، درها به خودی خود باز می شوند ، و آب شروع می شود به طرز مرموزانه ای از چاله ها می ریزد. هنگامی که او برای یافتن بکا ، او را کشف می کند که این ویدئو در اتاقش بازی می کند ، و صورتش به سنگ می خورد. سپس می آموزیم که پسر عموی کیتی ، آیدان (دیوید دورفمن ، که زنگ زنی برای دامیان از The Omen است) در حال ترسیم صحنه های ناگوار از مرگ این دختر است. بنابراین ، بله ، ما فقط چند دقیقه با هم هستیم و عامل بچه های وحشت زده در حال حاضر راه زیادی برای رسیدگی دارد.

کابوس در خیابان الم

اعتبار افتتاحیه Wes Craven's A Nightmare در خیابان Elm ، فردی Krueger (رابرت انگلوند) را بدون نشان دادن چهره مختلش ، معرفی می کند ، زیرا او آن دستکش های پنجه وحشتناک را در قلمرو اتاق دیگ بخار خود ایجاد می کند. سپس با اولین قربانی فیلم او ، تینا (آماندا ویس) ، یک بلوند پیراهن لباس خواب که ملاقاتش در سالن های لبه لکه دارش است ، ملاقات می کنیم ، در حالی که کروگر در بی فایده بودن تلاش فرار خود را درگیر می کند. او از خواب بیدار می شود که همه اینها فقط یک رویا است ، اما با قضاوت بر اساس علائم بریده بر روی لباس او ، می دانیم که این بسیار بدتر از کابوس معمولی است. چسبیدن به آن صلیب کوچک کمک نمی کند ، تینا.

پس از آن ما با آن آهنگ کودک مدرسه وحشت زده رفتار می کنیم ، آهنگی که می گوید: "یک ، دو ، فردی برای شما در آمده است. سه ، چهار ، بهتر است در را قفل کنید." و در حالی که به ما هشدار می دهد که "هرگز دوباره نخوابید" ، شما نمی توانید زیست شناسی خود را شکست دهید. قابل درک است که از کابوس خود وحشت زده ، تینا با دوستانش ، نانسی تامپسون (هدر لانگنکمپ) و گلن (جانی دپ) مشورت می کند ، که توضیح می دهند خواب بزرگ نیست. با این حال ، آنها موافقت می کنند که شبانه ، در همان مکان بمانند.

آن شب ، وقتی آنها در حال مقایسه ی رویاها هستند ، چیزی بیرون می شنوند. جو بسیار ناخوشایند می شود ، اما پس از آن می آموزیم که این تنها دوست پسر ناپسند تینا ، راد (جسو گارسیا) است که برای برخی از اوقات خوب و صلح آمیز به خواب می پیوندد. به نظر می رسد همه چیز در جهان خوب است ، اما اگر از ده دقیقه اول گذشته نگاه کنیم ، اوضاع بسیار ناگوار به نظر می رسد. بعد از اینکه همه به خواب رفتند ، تینا با چیزهای کابوس هایش چهره به چهره می رود و بیایید فقط بگوییم که این خوب نیست. اگر فکر می کردید صحنه رختخواب Exorcist خشن است ، این امر شما را به هسته شما متزلزل می کند.

28 روز بعد

بله ، مطمئناً جورج رومرو پادشاه بلامنازع ژانر زامبی است ، اما دید دنی بویل از خوردن گوشت

آخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند.

دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم.

شب مردگان زنده

در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید.

فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد.

با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر.

Dawn of the Dead

تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود.

در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود.

اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید.

اره

صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند.

درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود استآخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند. دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم. شب مردگان زنده در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید. فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد. با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر. Dawn of the Dead تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود. در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود. اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید. اره صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند. درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود است...در آن طرف اتاق ، و یک جسد مرده (خوب ، شاید) روی زمین قرار دارد ، که ذکر اسلحه و ضبط صوت نیست. به امید فرار ، آدم گریه می کند برای کمک ، فریاد می زند روی زنجیر ، اما هیچ چیز کمکی نمی کند. همچنین کمی عجیب است که گوردون نسبت به آدم ربایی ظاهری آنها بسیار آرام است. با این حال ، هیچ کس نمی داند که چگونه آنها در این جهنم پیچیدند ، گرچه گوردون می داند که برنامه ای برای بازی وجود دارد. این زمانی است که آدم نواری را کشف کرد که می خواند "من را بازی کن" در جیب خود ، و قطعات شروع به جمع شدن می کنند ، به خصوص بعد از اینکه گوردون نواری را در جیب خودش کشف کرد ... به علاوه یک گلوله و یک کلید. بدیهی است که گوردون کلید را امتحان می کند ، اما این کار بسیار آسان خواهد بود. به نظر می رسد چیز بی فایده روی هیچ قفلی در اتاق کار نمی کند. بدون هیچ گزینه دیگری ، این دو مرد موفق به ضبط ضبط کننده از چنگال "جسد" می شوند و این زمانی است که برای اولین بار صدایی را می شنویم که بسیاری از افراد را به خطر می اندازد. صدا قبل از معرفی یک نقشه شوم هشدار می دهد: "شما ممکن است در اتاقی باشید که در آن خواهید مرد". این یک شروع وحشتناک برای یک بازی وحشتناک است ، چیزی که ما دوست داریم آن را روی صفحه تماشا کنیم اما هرگز نمی خواهیم بازی کنیم. مقصد نهایی وقتی صحبت از Final Destination می شود ، اعتبارات مقدماتی به تنهایی ممکن است به اندازه کافی ترسناک باشد تا لحن این تلنگر خزنده را برقرار کند. با این حال ، صحنه های زیر وحشتناک تر هستند ، و آنها برای رسیدن به این عامل شوک ، نوار بسیار خوبی برای بقیه حق رای دادن را تعیین می کنند. در ابتدا ، ما با الکس (دونون ساوا) ، دانش آموز دبیرستانی که در پرواز 180 با شبانه روزی مدرسه خود سوار است ، ملاقات می کنیم. آنها از سفر میدانی خود به پاریس هیجان زده اند و در ابتدا همه به اندازه کافی خوب به نظر می رسند. اما بیایید ، ما می دانیم که همه چیز در حال رفتن به سمت جنوب با روشی تماشایی است. این هواپیما در هوای میانه منفجر می شود و منجر به کشته شدن هر مسافر در آن می شود. ما می بینیم که سقوط های وحشتناک آنها یک به یک و در فریب دادن جزئیات بازی می کنند. ناگهان ، الکس در یک عرق سرد از خواب بیدار می شود و می فهمد که این فقط یک بینش است. با این وجود ، وی متقاعد شده است که این نوعی پیش فرض بود که همه باید توجه کنند. اما پس از فریاد هشدارهای خود به بقیه مسافران ، الکس به همراه چند برچسب غیرمجاز و ناخوشایند از هواپیما غرق می شود. این گروه قرار است هنگام پرواز هواپیما برای مسافرت یک عمر در فرودگاه منتظر بمانند ، اما پس از منفجر شدن هواپیما ، دید آلکس به حقیقت می پیوندد. در حال حاضر ، بازماندگان مانده اند تا از دست دادن خود سوگواری کنند و چهره خود را به سمت گریم دروگر گیر کنند ... که هنوز جمع آوری قتل ها انجام نشده است. وقتی یک غریبه تماس می گیرد اگرچه این عنوان مطمئناً مورد پسند است ، اما صحنه آغاز به کار When a Stranger Calls هنوز نگران کننده نیست. ما با جیل (کارول کین) ، کودک پرستاری که مشغول کار آسان ترین حرکات تا کنون است ، ملاقات می کنیم. بچه ها در حال حاضر در خواب هستند ، و او فقط به انجام تکالیف خود می پردازد و با تلفن در مورد پسران صحبت می کند. در واقع ، او انتظار یک تماس تلفنی از خرد کردن را دارد ، اما وقتی تلفن زنگ می خورد ، مطمئناً کسی نیست که بخواهد با او تماس بگیرد. در ابتدا ، این یک حلق آویز ساده است. بعداً ، صدای خزنده می پرسد: "آیا بچه ها را بررسی کرده اید؟" به نوعی ، او موفق به انفجار آن می شود ، اما وقتی تماس سوم وارد می شود و همان سؤال را تکرار می کند ، تصور می کند که این فقط پدر است که می خواهد بچه هایش را بررسی کند. اما وقتی او صدای هولناک می شنوید که از داخل خانه بیرون می آید ، تصمیم می گیرد سرانجام تحقیق کند. خوشبختانه ، این فقط دستگاه یخی است که مکعب های جدید را رها می کند. پسر اما پس از آن (dun، dun، dun) تلفن دوباره زنگ می خورد و جیل را در آهنگ هایش متوقف می کند. این همان صدا است ، با همان سؤال ، و حالا او شروع به وحشت می کند. به جای اینکه در واقع بچه ها را چک کند ، خودش را به جیمسون کمک می کند و منتظر است که خط دوباره وزوز شود. او که از آنچه باید بگذرد ، سرانجام برای کمک به پلیس تلفن می کند. این شکنجه تلفنی قبل از اینکه جیل متوجه اوضاع وخیم اوضاع شود ، از علامت 10 دقیقه ای عبور می کند و بیایید بگوییم که شاید او باید زودتر بچه ها را بررسی می کرد. توصیه شده بعدی برنامه های تلویزیونی با نمرات وحشتناک پوسیده گوجه فرنگی شما به هر حال باید تماشا کنید توسط آرون پرونر / دسامبر. 5، 2017 11:52 EST گفتن اینکه تلویزیون طی یک دهه گذشته مسیری طولانی را پشت سر گذاشته است ، یک نکته ناچیز است. با ورود سرویس های پخش شده به محتوای نوشتاری اصلی ، گزینه های مشاهده بیشتر از همیشه وجود دارد. طبق گزارشی که در اوت سال 2017 توسط Variety منتشر شده است ، بیش از 340 سری فیلمنامه در هفت ماه اول سال پخش شده است - در مقایسه با مدت مشابه در سال 2016 ، 325. به طور طبیعی ، هر نمایش نمی تواند یک برنده مهم باشد. هر شبکه می خواهد بازی بعدی Thrones یا Handmaid's Tale را پیدا کند ، اما سلیقه ذهنی است و روندها دائما در حال تغییر هستند. با گزینه های بسیار زیادی که در اختیار تماشاگر قرار می گیرد ، می توانید بسیاری از آنها را بنویسید - به ویژه اگر نمرات گوجه فرنگی پوسیده کمی دارند. مطمئناً ، نمایش های ضعیف دارای شایستگی رپ رپ بد آنهاست. اما بررسی های منفی لزوماً به معنای نمایش بد نیستند. هر ابر تاریک دارای پوشش نقره ای است- بیایید دریابیم که پوشش نقره ای در برخی از سریال های تلویزیونی پائین گوجه فرنگی پوسیده ، باید؟ فولر هاوس - 32 درصد وقتی Fuller Hous...

هالووین ریپورتر و تنها چند ماه پس از اجرای برنامه برتر ، گزارش داد که این نمایش لغو شده است.

بد بود ، اما آفتاب کم زمستان نبود. یک مورد که غذای-درام برای آن پیش رفته بود ، یک نمایش عالی از شویمر بود. اگر کار وی به عنوان رابرت کارداشیان در داستان جنایی آمریکایی: The People v. O.J. سیمپسون ماه ها قبل از انتشار Feed the Beast مخاطبان را پرت نکرده است ، ممکن است این سریال توجه بیشتری را جلب کند. . جهان هرگز نخواهد دانست



نوشته شده توسط محسن ایزدی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
بایگانی

آرواره ها

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۱۹ ب.ظ

تمام کریسی (سوزان بک لین) می خواست انجام دهد این بود که یک شب کمی با مرد ناز او که در یک مهمانی ملاقات کرده بود ، شنا کند. در حالی که او عملاً ماهی در آب مهتاب است ، شخص آنقدر قانع نیست که او قادر به شنا کردن است. او بسیار مست است ، بنابراین کریسی به تنهایی آن را می گذراند ... و قبل از شروع موسیقی ویولن سلولی تقریباً به نیمه راه می رسد.

کریسی همه در تاریکی لبخند می زند تا اینکه چیزی شروع به زیر کشیدن او کند. او ترکش را ترک کرده و برای کمک به التماس می پردازد ، اما دوست پسر wannabe او در ساحل بی اطلاع است. ناامید ، او تلاش می کند تا به شناور چسبیده باشد ، اما می داند که برای این کار انجام داده است. "من میمیرم ، وای خدای من ، من می میرم" ، او قبل از جیغ می گوید ، بله ، کوسه او را پایین می کشد و یک غذای دختر فقیر درست می کند. در همین حال ، آقای مفید هنوز در آنجاست ، مستانه از خودش روی شن ها زمزمه می کند.

بعد از آن باز شدن تکان دهنده ما با رئیس بردی (روی شیدر) ملاقات می کنیم ، که خانه اش مشرف بر همان جزر و مدی است که زندگی کریسی را گرفت. وی با صدور مأموریت برای تحقیق درباره ناپدید شدن دختران ، که توسط بیولو بودن بی روح او گزارش شده است. به محض رسیدن به ساحل ، این دو کشف جسد منفجره کریسی تا ساحل شسته شده و اکنون پوشیده از خرچنگهای گرسنه ، نسخه دریایی از کرکسها است. و در حالی که همه ما در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد سؤالهای زیادی داریم ، ما یک چیز را برای یقین می دانیم.

این یک حادثه قایق نبود.

حلقه

ما باید با باز کردن یک خانه وحشت زده ، پوشیده از تاک حدس بزنیم که این یک صحنه ویران است. البته این دو شخصیت درون یک گفتگو کاملاً مسخره دارند و امنیت کاذب را به ما منتقل می کنند. کیتی (کهربا تامبلین) و بکا (راشل بلا) در یک اتاق نشسته اند و لباس مدرسه خود را می پوشند ، تلویزیون را تماشا می کنند و در مورد خطرات احتمالی وسایل الکترونیکی رمبل می کنند. و تفسیر آنها عقیدتی است ، اما به دلایلی که فکر می کنند نیست. این "دستگاههای الکترونیکی" نیست که دختران را تهدید می کند. این چیزی است بسیار ، بسیار بدتر.

کیتی ، دختری که در مورد خطرات فن آوری مدرن در حال غرق شدن بود ، با یک فیلمبرداری افسانه روبرو شده است که قرار است هر کسی که آن را تماشا می کند ، بکشد. (توجه داشته باشید به این برچسب های هشدار دهنده ، مردم!) او سپس فاش می کند که پس از تماشای این فیلم ، وی یک تماس شنیع دریافت کرد. از همه بدتر ، هفته مورد نیاز گذشته است و حالا او دیگر وقت ندارد. با این حال ، او فکر نمی کند که در معرض خطر باشد و برای روشن شدن اوضاع ، گریه می کند. به زودی ، دوباره به پچ پچ های عادی در مورد محاکمه ارزشمند OMG خود با این پسر جاش که او فیلم را تماشا کرده بود بازگشت.

البته ، وقتی تلفن در زمان دقیقی که هفت روز قبل فیلم را دید ، زنگ می خورد ، همه چیز شروع به مزاحمت می کند. مطمئنا ، این فقط مادر او در خط بود ، اما پس از قطع شدن کیتی ، لوازم الکترونیکی در خانه او شروع به روشن شدن خود می کنند ، درها به خودی خود باز می شوند ، و آب شروع می شود به طرز مرموزانه ای از چاله ها می ریزد. هنگامی که او برای یافتن بکا ، او را کشف می کند که این ویدئو در اتاقش بازی می کند ، و صورتش به سنگ می خورد. سپس می آموزیم که پسر عموی کیتی ، آیدان (دیوید دورفمن ، که زنگ زنی برای دامیان از The Omen است) در حال ترسیم صحنه های ناگوار از مرگ این دختر است. بنابراین ، بله ، ما فقط چند دقیقه با هم هستیم و عامل بچه های وحشت زده در حال حاضر راه زیادی برای رسیدگی دارد.

کابوس در خیابان الم

اعتبار افتتاحیه Wes Craven's A Nightmare در خیابان Elm ، فردی Krueger (رابرت انگلوند) را بدون نشان دادن چهره مختلش ، معرفی می کند ، زیرا او آن دستکش های پنجه وحشتناک را در قلمرو اتاق دیگ بخار خود ایجاد می کند. سپس با اولین قربانی فیلم او ، تینا (آماندا ویس) ، یک بلوند پیراهن لباس خواب که ملاقاتش در سالن های لبه لکه دارش است ، ملاقات می کنیم ، در حالی که کروگر در بی فایده بودن تلاش فرار خود را درگیر می کند. او از خواب بیدار می شود که همه اینها فقط یک رویا است ، اما با قضاوت بر اساس علائم بریده بر روی لباس او ، می دانیم که این بسیار بدتر از کابوس معمولی است. چسبیدن به آن صلیب کوچک کمک نمی کند ، تینا.

پس از آن ما با آن آهنگ کودک مدرسه وحشت زده رفتار می کنیم ، آهنگی که می گوید: "یک ، دو ، فردی برای شما در آمده است. سه ، چهار ، بهتر است در را قفل کنید." و در حالی که به ما هشدار می دهد که "هرگز دوباره نخوابید" ، شما نمی توانید زیست شناسی خود را شکست دهید. قابل درک است که از کابوس خود وحشت زده ، تینا با دوستانش ، نانسی تامپسون (هدر لانگنکمپ) و گلن (جانی دپ) مشورت می کند ، که توضیح می دهند خواب بزرگ نیست. با این حال ، آنها موافقت می کنند که شبانه ، در همان مکان بمانند.

آن شب ، وقتی آنها در حال مقایسه ی رویاها هستند ، چیزی بیرون می شنوند. جو بسیار ناخوشایند می شود ، اما پس از آن می آموزیم که این تنها دوست پسر ناپسند تینا ، راد (جسو گارسیا) است که برای برخی از اوقات خوب و صلح آمیز به خواب می پیوندد. به نظر می رسد همه چیز در جهان خوب است ، اما اگر از ده دقیقه اول گذشته نگاه کنیم ، اوضاع بسیار ناگوار به نظر می رسد. بعد از اینکه همه به خواب رفتند ، تینا با چیزهای کابوس هایش چهره به چهره می رود و بیایید فقط بگوییم که این خوب نیست. اگر فکر می کردید صحنه رختخواب Exorcist خشن است ، این امر شما را به هسته شما متزلزل می کند.

28 روز بعد

بله ، مطمئناً جورج رومرو پادشاه بلامنازع ژانر زامبی است ، اما دید دنی بویل از خوردن گوشت

آخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند.

دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم.

شب مردگان زنده

در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید.

فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد.

با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر.

Dawn of the Dead

تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود.

در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود.

اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید.

اره

صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند.

درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود استآخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند. دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم. شب مردگان زنده در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید. فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد. با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر. Dawn of the Dead تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود. در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود. اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید. اره صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند. درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود است...در آن طرف اتاق ، و یک جسد مرده (خوب ، شاید) روی زمین قرار دارد ، که ذکر اسلحه و ضبط صوت نیست. به امید فرار ، آدم گریه می کند برای کمک ، فریاد می زند روی زنجیر ، اما هیچ چیز کمکی نمی کند. همچنین کمی عجیب است که گوردون نسبت به آدم ربایی ظاهری آنها بسیار آرام است. با این حال ، هیچ کس نمی داند که چگونه آنها در این جهنم پیچیدند ، گرچه گوردون می داند که برنامه ای برای بازی وجود دارد. این زمانی است که آدم نواری را کشف کرد که می خواند "من را بازی کن" در جیب خود ، و قطعات شروع به جمع شدن می کنند ، به خصوص بعد از اینکه گوردون نواری را در جیب خودش کشف کرد ... به علاوه یک گلوله و یک کلید. بدیهی است که گوردون کلید را امتحان می کند ، اما این کار بسیار آسان خواهد بود. به نظر می رسد چیز بی فایده روی هیچ قفلی در اتاق کار نمی کند. بدون هیچ گزینه دیگری ، این دو مرد موفق به ضبط ضبط کننده از چنگال "جسد" می شوند و این زمانی است که برای اولین بار صدایی را می شنویم که بسیاری از افراد را به خطر می اندازد. صدا قبل از معرفی یک نقشه شوم هشدار می دهد: "شما ممکن است در اتاقی باشید که در آن خواهید مرد". این یک شروع وحشتناک برای یک بازی وحشتناک است ، چیزی که ما دوست داریم آن را روی صفحه تماشا کنیم اما هرگز نمی خواهیم بازی کنیم. مقصد نهایی وقتی صحبت از Final Destination می شود ، اعتبارات مقدماتی به تنهایی ممکن است به اندازه کافی ترسناک باشد تا لحن این تلنگر خزنده را برقرار کند. با این حال ، صحنه های زیر وحشتناک تر هستند ، و آنها برای رسیدن به این عامل شوک ، نوار بسیار خوبی برای بقیه حق رای دادن را تعیین می کنند. در ابتدا ، ما با الکس (دونون ساوا) ، دانش آموز دبیرستانی که در پرواز 180 با شبانه روزی مدرسه خود سوار است ، ملاقات می کنیم. آنها از سفر میدانی خود به پاریس هیجان زده اند و در ابتدا همه به اندازه کافی خوب به نظر می رسند. اما بیایید ، ما می دانیم که همه چیز در حال رفتن به سمت جنوب با روشی تماشایی است. این هواپیما در هوای میانه منفجر می شود و منجر به کشته شدن هر مسافر در آن می شود. ما می بینیم که سقوط های وحشتناک آنها یک به یک و در فریب دادن جزئیات بازی می کنند. ناگهان ، الکس در یک عرق سرد از خواب بیدار می شود و می فهمد که این فقط یک بینش است. با این وجود ، وی متقاعد شده است که این نوعی پیش فرض بود که همه باید توجه کنند. اما پس از فریاد هشدارهای خود به بقیه مسافران ، الکس به همراه چند برچسب غیرمجاز و ناخوشایند از هواپیما غرق می شود. این گروه قرار است هنگام پرواز هواپیما برای مسافرت یک عمر در فرودگاه منتظر بمانند ، اما پس از منفجر شدن هواپیما ، دید آلکس به حقیقت می پیوندد. در حال حاضر ، بازماندگان مانده اند تا از دست دادن خود سوگواری کنند و چهره خود را به سمت گریم دروگر گیر کنند ... که هنوز جمع آوری قتل ها انجام نشده است. وقتی یک غریبه تماس می گیرد اگرچه این عنوان مطمئناً مورد پسند است ، اما صحنه آغاز به کار When a Stranger Calls هنوز نگران کننده نیست. ما با جیل (کارول کین) ، کودک پرستاری که مشغول کار آسان ترین حرکات تا کنون است ، ملاقات می کنیم. بچه ها در حال حاضر در خواب هستند ، و او فقط به انجام تکالیف خود می پردازد و با تلفن در مورد پسران صحبت می کند. در واقع ، او انتظار یک تماس تلفنی از خرد کردن را دارد ، اما وقتی تلفن زنگ می خورد ، مطمئناً کسی نیست که بخواهد با او تماس بگیرد. در ابتدا ، این یک حلق آویز ساده است. بعداً ، صدای خزنده می پرسد: "آیا بچه ها را بررسی کرده اید؟" به نوعی ، او موفق به انفجار آن می شود ، اما وقتی تماس سوم وارد می شود و همان سؤال را تکرار می کند ، تصور می کند که این فقط پدر است که می خواهد بچه هایش را بررسی کند. اما وقتی او صدای هولناک می شنوید که از داخل خانه بیرون می آید ، تصمیم می گیرد سرانجام تحقیق کند. خوشبختانه ، این فقط دستگاه یخی است که مکعب های جدید را رها می کند. پسر اما پس از آن (dun، dun، dun) تلفن دوباره زنگ می خورد و جیل را در آهنگ هایش متوقف می کند. این همان صدا است ، با همان سؤال ، و حالا او شروع به وحشت می کند. به جای اینکه در واقع بچه ها را چک کند ، خودش را به جیمسون کمک می کند و منتظر است که خط دوباره وزوز شود. او که از آنچه باید بگذرد ، سرانجام برای کمک به پلیس تلفن می کند. این شکنجه تلفنی قبل از اینکه جیل متوجه اوضاع وخیم اوضاع شود ، از علامت 10 دقیقه ای عبور می کند و بیایید بگوییم که شاید او باید زودتر بچه ها را بررسی می کرد. توصیه شده بعدی برنامه های تلویزیونی با نمرات وحشتناک پوسیده گوجه فرنگی شما به هر حال باید تماشا کنید توسط آرون پرونر / دسامبر. 5، 2017 11:52 EST گفتن اینکه تلویزیون طی یک دهه گذشته مسیری طولانی را پشت سر گذاشته است ، یک نکته ناچیز است. با ورود سرویس های پخش شده به محتوای نوشتاری اصلی ، گزینه های مشاهده بیشتر از همیشه وجود دارد. طبق گزارشی که در اوت سال 2017 توسط Variety منتشر شده است ، بیش از 340 سری فیلمنامه در هفت ماه اول سال پخش شده است - در مقایسه با مدت مشابه در سال 2016 ، 325. به طور طبیعی ، هر نمایش نمی تواند یک برنده مهم باشد. هر شبکه می خواهد بازی بعدی Thrones یا Handmaid's Tale را پیدا کند ، اما سلیقه ذهنی است و روندها دائما در حال تغییر هستند. با گزینه های بسیار زیادی که در اختیار تماشاگر قرار می گیرد ، می توانید بسیاری از آنها را بنویسید - به ویژه اگر نمرات گوجه فرنگی پوسیده کمی دارند. مطمئناً ، نمایش های ضعیف دارای شایستگی رپ رپ بد آنهاست. اما بررسی های منفی لزوماً به معنای نمایش بد نیستند. هر ابر تاریک دارای پوشش نقره ای است- بیایید دریابیم که پوشش نقره ای در برخی از سریال های تلویزیونی پائین گوجه فرنگی پوسیده ، باید؟ فولر هاوس - 32 درصد وقتی Fuller Hous...

هالووین ریپورتر و تنها چند ماه پس از اجرای برنامه برتر ، گزارش داد که این نمایش لغو شده است.

بد بود ، اما آفتاب کم زمستان نبود. یک مورد که غذای-درام برای آن پیش رفته بود ، یک نمایش عالی از شویمر بود. اگر کار وی به عنوان رابرت کارداشیان در داستان جنایی آمریکایی: The People v. O.J. سیمپسون ماه ها قبل از انتشار Feed the Beast مخاطبان را پرت نکرده است ، ممکن است این سریال توجه بیشتری را جلب کند. . جهان هرگز نخواهد دانست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۶
محسن ایزدی