بایگانی

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

تمام کریسی (سوزان بک لین) می خواست انجام دهد این بود که یک شب کمی با مرد ناز او که در یک مهمانی ملاقات کرده بود ، شنا کند. در حالی که او عملاً ماهی در آب مهتاب است ، شخص آنقدر قانع نیست که او قادر به شنا کردن است. او بسیار مست است ، بنابراین کریسی به تنهایی آن را می گذراند ... و قبل از شروع موسیقی ویولن سلولی تقریباً به نیمه راه می رسد.

کریسی همه در تاریکی لبخند می زند تا اینکه چیزی شروع به زیر کشیدن او کند. او ترکش را ترک کرده و برای کمک به التماس می پردازد ، اما دوست پسر wannabe او در ساحل بی اطلاع است. ناامید ، او تلاش می کند تا به شناور چسبیده باشد ، اما می داند که برای این کار انجام داده است. "من میمیرم ، وای خدای من ، من می میرم" ، او قبل از جیغ می گوید ، بله ، کوسه او را پایین می کشد و یک غذای دختر فقیر درست می کند. در همین حال ، آقای مفید هنوز در آنجاست ، مستانه از خودش روی شن ها زمزمه می کند.

بعد از آن باز شدن تکان دهنده ما با رئیس بردی (روی شیدر) ملاقات می کنیم ، که خانه اش مشرف بر همان جزر و مدی است که زندگی کریسی را گرفت. وی با صدور مأموریت برای تحقیق درباره ناپدید شدن دختران ، که توسط بیولو بودن بی روح او گزارش شده است. به محض رسیدن به ساحل ، این دو کشف جسد منفجره کریسی تا ساحل شسته شده و اکنون پوشیده از خرچنگهای گرسنه ، نسخه دریایی از کرکسها است. و در حالی که همه ما در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد سؤالهای زیادی داریم ، ما یک چیز را برای یقین می دانیم.

این یک حادثه قایق نبود.

حلقه

ما باید با باز کردن یک خانه وحشت زده ، پوشیده از تاک حدس بزنیم که این یک صحنه ویران است. البته این دو شخصیت درون یک گفتگو کاملاً مسخره دارند و امنیت کاذب را به ما منتقل می کنند. کیتی (کهربا تامبلین) و بکا (راشل بلا) در یک اتاق نشسته اند و لباس مدرسه خود را می پوشند ، تلویزیون را تماشا می کنند و در مورد خطرات احتمالی وسایل الکترونیکی رمبل می کنند. و تفسیر آنها عقیدتی است ، اما به دلایلی که فکر می کنند نیست. این "دستگاههای الکترونیکی" نیست که دختران را تهدید می کند. این چیزی است بسیار ، بسیار بدتر.

کیتی ، دختری که در مورد خطرات فن آوری مدرن در حال غرق شدن بود ، با یک فیلمبرداری افسانه روبرو شده است که قرار است هر کسی که آن را تماشا می کند ، بکشد. (توجه داشته باشید به این برچسب های هشدار دهنده ، مردم!) او سپس فاش می کند که پس از تماشای این فیلم ، وی یک تماس شنیع دریافت کرد. از همه بدتر ، هفته مورد نیاز گذشته است و حالا او دیگر وقت ندارد. با این حال ، او فکر نمی کند که در معرض خطر باشد و برای روشن شدن اوضاع ، گریه می کند. به زودی ، دوباره به پچ پچ های عادی در مورد محاکمه ارزشمند OMG خود با این پسر جاش که او فیلم را تماشا کرده بود بازگشت.

البته ، وقتی تلفن در زمان دقیقی که هفت روز قبل فیلم را دید ، زنگ می خورد ، همه چیز شروع به مزاحمت می کند. مطمئنا ، این فقط مادر او در خط بود ، اما پس از قطع شدن کیتی ، لوازم الکترونیکی در خانه او شروع به روشن شدن خود می کنند ، درها به خودی خود باز می شوند ، و آب شروع می شود به طرز مرموزانه ای از چاله ها می ریزد. هنگامی که او برای یافتن بکا ، او را کشف می کند که این ویدئو در اتاقش بازی می کند ، و صورتش به سنگ می خورد. سپس می آموزیم که پسر عموی کیتی ، آیدان (دیوید دورفمن ، که زنگ زنی برای دامیان از The Omen است) در حال ترسیم صحنه های ناگوار از مرگ این دختر است. بنابراین ، بله ، ما فقط چند دقیقه با هم هستیم و عامل بچه های وحشت زده در حال حاضر راه زیادی برای رسیدگی دارد.

کابوس در خیابان الم

اعتبار افتتاحیه Wes Craven's A Nightmare در خیابان Elm ، فردی Krueger (رابرت انگلوند) را بدون نشان دادن چهره مختلش ، معرفی می کند ، زیرا او آن دستکش های پنجه وحشتناک را در قلمرو اتاق دیگ بخار خود ایجاد می کند. سپس با اولین قربانی فیلم او ، تینا (آماندا ویس) ، یک بلوند پیراهن لباس خواب که ملاقاتش در سالن های لبه لکه دارش است ، ملاقات می کنیم ، در حالی که کروگر در بی فایده بودن تلاش فرار خود را درگیر می کند. او از خواب بیدار می شود که همه اینها فقط یک رویا است ، اما با قضاوت بر اساس علائم بریده بر روی لباس او ، می دانیم که این بسیار بدتر از کابوس معمولی است. چسبیدن به آن صلیب کوچک کمک نمی کند ، تینا.

پس از آن ما با آن آهنگ کودک مدرسه وحشت زده رفتار می کنیم ، آهنگی که می گوید: "یک ، دو ، فردی برای شما در آمده است. سه ، چهار ، بهتر است در را قفل کنید." و در حالی که به ما هشدار می دهد که "هرگز دوباره نخوابید" ، شما نمی توانید زیست شناسی خود را شکست دهید. قابل درک است که از کابوس خود وحشت زده ، تینا با دوستانش ، نانسی تامپسون (هدر لانگنکمپ) و گلن (جانی دپ) مشورت می کند ، که توضیح می دهند خواب بزرگ نیست. با این حال ، آنها موافقت می کنند که شبانه ، در همان مکان بمانند.

آن شب ، وقتی آنها در حال مقایسه ی رویاها هستند ، چیزی بیرون می شنوند. جو بسیار ناخوشایند می شود ، اما پس از آن می آموزیم که این تنها دوست پسر ناپسند تینا ، راد (جسو گارسیا) است که برای برخی از اوقات خوب و صلح آمیز به خواب می پیوندد. به نظر می رسد همه چیز در جهان خوب است ، اما اگر از ده دقیقه اول گذشته نگاه کنیم ، اوضاع بسیار ناگوار به نظر می رسد. بعد از اینکه همه به خواب رفتند ، تینا با چیزهای کابوس هایش چهره به چهره می رود و بیایید فقط بگوییم که این خوب نیست. اگر فکر می کردید صحنه رختخواب Exorcist خشن است ، این امر شما را به هسته شما متزلزل می کند.

28 روز بعد

بله ، مطمئناً جورج رومرو پادشاه بلامنازع ژانر زامبی است ، اما دید دنی بویل از خوردن گوشت

آخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند.

دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم.

شب مردگان زنده

در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید.

فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد.

با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر.

Dawn of the Dead

تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود.

در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود.

اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید.

اره

صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند.

درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود استآخرالزمان به همان اندازه وحشتناک است که هر چیزی که رومرو برای فیلمبرداری کرده است. در 28 روز بعد ، ما برای اولین بار با فیلم های مدار بسته از پاناسا در سراسر جهان که به ظاهر با ورود ارواح همراه است ، مورد استقبال قرار می گیریم. اما همانطور که معلوم است ، این فقط بخشی از یک آزمایش است. این بینشهای شکنج آور در یک مرکز تحقیقاتی اولیه بازی می شوند ، همه اینها به دلیل "سود" یک شامپانزه کمر بند است. اما هرگز نترس ، میمون کوچک. شورشیان نقاب دار سعی می کنند که این موجودات را از قفس خود بیرون بیاورند ، اما یک دانشمند هشدار می دهد که شامپانزه ها به "خشم" آلوده شده اند. با وجود اعتراضات پزشک ، این فعالان حیوانات را آزاد می کنند و به عنوان پاداش رحمت خود ، انسان ها به طرز وحشیانه ای مورد حمله و آلوده شدن قرار می گیرند. دقیقا 28 روز بعد (از این رو عنوان) ، با جیم (سیلیان مورفی) روبرو می شویم که در رختخواب بیمارستانی ، ریک گریمز به سبک بیدار می شود. با این حال ، اگر معنای خود را بدست آورید ، بیشتر از آنچه که از ریک انجام دادیم ، از جیم بیشتر خواهیم دید. اما با کمال فروتنی ، جیم از بیمارستان بیرون می رود و دنیایی را ویران می کند که ویروس عصبانیت را ویران کرده است. این زمانی است که موسیقی ترسناک وارد می شود و می فهمیم که برای یک سواری وحشتناک و وحشتناک درگیر هستیم. شب مردگان زنده در مقدمه تلنگر زامبی منفی جورج A. رومرو ، ما با جانی (راسل استرینر) و باربارا (جودیت اودا) ، برادر و خواهری که 200 مایل را پشت سر گذاشته ایم برای قرار دادن تاج گل بر روی قبر یک بستگان ، ملاقات می کنیم. قبل از بیرون آمدن از اتومبیل ، جانی رادیوی رادیویی را که پس از "مشکلات فنی" به حالت تعلیق درآمده بود خاموش می کند ، بنابراین او نمی شنود آنچه تصور می کنیم نوعی هشدار است. چند ثانیه بعد ، این دو سنگ سنگفرش را پیدا کرده و مرتب می شوند زیرا باربرا با یک دعا به او احترام می گذارد. جانی می خواهد هیچ ارتباطی با دین نداشته باشد و با شروع طوفان ، او مردی را می بیند که از طریق قبرستان قدم می زند ، که دقیقاً همان لحظه های قبل خالی به نظر می رسید. فوریت اوضاع آنها کاملاً آشکار می شود که جانی شروع به شوخی درباره ماهیت ناخوشایند محل زندگی آنها کرد ، خواهرش را با خط بدنام اذیت کرد ، "آنها می آیند شما را بگیرند ، باربارا." جانی کمی می داند ، شوخی او تازه لحن را برای همه اتفاقاتی که در آن رخ می دهد ، تنظیم کرده است. جونی با گذراندن اوقات خوش ، جنجالی به سرگردانی سرگردان و اشک آور گفت: "اکنون یکی از آنها می آید." و در حالی که سخنان او با شوخی گفته می شود ، آنها نمی توانند حقیقت تر باشند. بارب سعی می کند غریبه را منتقل کند ، اما او می رسد و او را می گیرد. جانی به دفاع خواهرش پرش می کند ، اما در حالی که تلاش می کند این مرد را به زمین بکشد ، سرما زد. با وحشت ، باربار کفش هایش را لگد می زند و فرار می کند تا خودش را درون ماشین خود ببندد (با این وجود جانی کلید دارد ، بنابراین این یک مشکل است). با این حال ، این واکر حس خوبی دارد که پنجره را با سنگ خرد کند. باربارا سپس ترمز پارکینگ را آزاد کرد ، به این امید که بتواند ایمنی را دور کند ، اما یک درخت پیشرفت او را متوقف می کند و او را مجبور می کند تا با پای پیاده فرار کند. هنگامی که او وارد یک مزرعه متروکه می شود که نسبتاً ایمن به نظر می رسد ، این فقط آغاز او با این چیز کشنده انسان دوستانه مرگبار است ... و بسیاری دیگر. Dawn of the Dead تا آنجا که بازسازی ها انجام می شود ، استقبال از زاک اسنایدر در سال 2004 Dawn of the Dead جورج رومرو بسیار خوب است و صحنه های افتتاحیه کاملاً خنک است. ابتدا با یک پرستار بنام آنا (سارا پوللی) و همسرش لوئیس (لوئیس فریرا) ملاقات می کنیم. صبح زود است و زوج هنوز در رختخواب خوابیده اند ، هنگامی که لوئیس دختر محله ای را که در خانه عطسه می کند لکه دار می کند. بعد از اینکه متوجه شد دهان او در خون پوشیده شده است ، او فرض می کند که او صدمه دیده است و سعی می کند تا به او کمک کند ، برای حل مشکلات خود فقط یک دهانشویه را به دست می آورد. آنا خردمندانه کودک روانی تکان دهنده را در اتاق دیگری قفل می کند ، اما به زودی متوجه می شود که زخم گردن شوهرش جدی تر از آن چیزی است که فکر می کرد. نه تنها این کشنده است ، بلکه باعث می شود که هوادار او دوباره به عنوان یک نوع کاملاً متفاوت از جمع بودن مجذوب شود. در حال اجرا برای زندگی ، آنا موفق به گرفتن کلیدهای ماشین خود شد و اردک را به داخل حمام برد تا از یک پنجره فرار کند. اما متأسفانه مشکلات او تازه آغاز شده است. در خارج ، محله کاملاً آشوب است. مردم در حال فریاد زدن ، اسلحه به یکدیگر هستند و توسط آمبولانس فرار می شوند. خانه ها دچار آتش سوزی می شوند و دقیقاً مانند بچه ای که در خانه خود محبوس است ، بچه ها نیز قربانی این جنون شده اند. بعداً آنا برای همه به سختی پناه می برد ، زیرا همه جهنم در شهر شل می شود. اکنون ، این همان چیزی است که شما به عنوان یک تماس بیداری تماس می گیرید. اره صحنه‌های آغازین اره مطمئناً صحنه را برای آنچه ایجاد خواهد شد به یک سری وحشتناک بازی های مرگ ، همه با حسن نیت جان کرامر (توبین بل) ، مردی که از تشخیص سرطان او خوشش نمی آمد ، قرار داد و هر کسی را که او شایسته آن بود ، بیرون آورد. سقوط وحشتناک در شوت اول ، می بینیم که آدم (لی لی وانل) بعد از اینکه زنجیره ای کلیدی درخشان از چهره غوطه وری در حال شناور است ، در وان حمام بیدار می شود. به طور قابل توجهی فریب خورده ، آدم کشف می کند که او در یک اتاق تاریک و مرطوب است. در بالای آن ، او زنجیر شده است. سپس آدم متوجه می شود که وقتی دکتر گوردون (کری الوز) را می شنود تنها نیست ، اما او هنوز هم در مورد آنچه اتفاق می افتد بسیار گیج است. و هنگامی که چراغها روشن می شوند ، این هیچ تسلیت نیست زیرا او می تواند وضعیت او را بسیار مأیوس کننده اعلام کند. درست مثل آدم ، دکتر گوردون محدود است...در آن طرف اتاق ، و یک جسد مرده (خوب ، شاید) روی زمین قرار دارد ، که ذکر اسلحه و ضبط صوت نیست. به امید فرار ، آدم گریه می کند برای کمک ، فریاد می زند روی زنجیر ، اما هیچ چیز کمکی نمی کند. همچنین کمی عجیب است که گوردون نسبت به آدم ربایی ظاهری آنها بسیار آرام است. با این حال ، هیچ کس نمی داند که چگونه آنها در این جهنم پیچیدند ، گرچه گوردون می داند که برنامه ای برای بازی وجود دارد. این زمانی است که آدم نواری را کشف کرد که می خواند "من را بازی کن" در جیب خود ، و قطعات شروع به جمع شدن می کنند ، به خصوص بعد از اینکه گوردون نواری را در جیب خودش کشف کرد ... به علاوه یک گلوله و یک کلید. بدیهی است که گوردون کلید را امتحان می کند ، اما این کار بسیار آسان خواهد بود. به نظر می رسد چیز بی فایده روی هیچ قفلی در اتاق کار نمی کند. بدون هیچ گزینه دیگری ، این دو مرد موفق به ضبط ضبط کننده از چنگال "جسد" می شوند و این زمانی است که برای اولین بار صدایی را می شنویم که بسیاری از افراد را به خطر می اندازد. صدا قبل از معرفی یک نقشه شوم هشدار می دهد: "شما ممکن است در اتاقی باشید که در آن خواهید مرد". این یک شروع وحشتناک برای یک بازی وحشتناک است ، چیزی که ما دوست داریم آن را روی صفحه تماشا کنیم اما هرگز نمی خواهیم بازی کنیم. مقصد نهایی وقتی صحبت از Final Destination می شود ، اعتبارات مقدماتی به تنهایی ممکن است به اندازه کافی ترسناک باشد تا لحن این تلنگر خزنده را برقرار کند. با این حال ، صحنه های زیر وحشتناک تر هستند ، و آنها برای رسیدن به این عامل شوک ، نوار بسیار خوبی برای بقیه حق رای دادن را تعیین می کنند. در ابتدا ، ما با الکس (دونون ساوا) ، دانش آموز دبیرستانی که در پرواز 180 با شبانه روزی مدرسه خود سوار است ، ملاقات می کنیم. آنها از سفر میدانی خود به پاریس هیجان زده اند و در ابتدا همه به اندازه کافی خوب به نظر می رسند. اما بیایید ، ما می دانیم که همه چیز در حال رفتن به سمت جنوب با روشی تماشایی است. این هواپیما در هوای میانه منفجر می شود و منجر به کشته شدن هر مسافر در آن می شود. ما می بینیم که سقوط های وحشتناک آنها یک به یک و در فریب دادن جزئیات بازی می کنند. ناگهان ، الکس در یک عرق سرد از خواب بیدار می شود و می فهمد که این فقط یک بینش است. با این وجود ، وی متقاعد شده است که این نوعی پیش فرض بود که همه باید توجه کنند. اما پس از فریاد هشدارهای خود به بقیه مسافران ، الکس به همراه چند برچسب غیرمجاز و ناخوشایند از هواپیما غرق می شود. این گروه قرار است هنگام پرواز هواپیما برای مسافرت یک عمر در فرودگاه منتظر بمانند ، اما پس از منفجر شدن هواپیما ، دید آلکس به حقیقت می پیوندد. در حال حاضر ، بازماندگان مانده اند تا از دست دادن خود سوگواری کنند و چهره خود را به سمت گریم دروگر گیر کنند ... که هنوز جمع آوری قتل ها انجام نشده است. وقتی یک غریبه تماس می گیرد اگرچه این عنوان مطمئناً مورد پسند است ، اما صحنه آغاز به کار When a Stranger Calls هنوز نگران کننده نیست. ما با جیل (کارول کین) ، کودک پرستاری که مشغول کار آسان ترین حرکات تا کنون است ، ملاقات می کنیم. بچه ها در حال حاضر در خواب هستند ، و او فقط به انجام تکالیف خود می پردازد و با تلفن در مورد پسران صحبت می کند. در واقع ، او انتظار یک تماس تلفنی از خرد کردن را دارد ، اما وقتی تلفن زنگ می خورد ، مطمئناً کسی نیست که بخواهد با او تماس بگیرد. در ابتدا ، این یک حلق آویز ساده است. بعداً ، صدای خزنده می پرسد: "آیا بچه ها را بررسی کرده اید؟" به نوعی ، او موفق به انفجار آن می شود ، اما وقتی تماس سوم وارد می شود و همان سؤال را تکرار می کند ، تصور می کند که این فقط پدر است که می خواهد بچه هایش را بررسی کند. اما وقتی او صدای هولناک می شنوید که از داخل خانه بیرون می آید ، تصمیم می گیرد سرانجام تحقیق کند. خوشبختانه ، این فقط دستگاه یخی است که مکعب های جدید را رها می کند. پسر اما پس از آن (dun، dun، dun) تلفن دوباره زنگ می خورد و جیل را در آهنگ هایش متوقف می کند. این همان صدا است ، با همان سؤال ، و حالا او شروع به وحشت می کند. به جای اینکه در واقع بچه ها را چک کند ، خودش را به جیمسون کمک می کند و منتظر است که خط دوباره وزوز شود. او که از آنچه باید بگذرد ، سرانجام برای کمک به پلیس تلفن می کند. این شکنجه تلفنی قبل از اینکه جیل متوجه اوضاع وخیم اوضاع شود ، از علامت 10 دقیقه ای عبور می کند و بیایید بگوییم که شاید او باید زودتر بچه ها را بررسی می کرد. توصیه شده بعدی برنامه های تلویزیونی با نمرات وحشتناک پوسیده گوجه فرنگی شما به هر حال باید تماشا کنید توسط آرون پرونر / دسامبر. 5، 2017 11:52 EST گفتن اینکه تلویزیون طی یک دهه گذشته مسیری طولانی را پشت سر گذاشته است ، یک نکته ناچیز است. با ورود سرویس های پخش شده به محتوای نوشتاری اصلی ، گزینه های مشاهده بیشتر از همیشه وجود دارد. طبق گزارشی که در اوت سال 2017 توسط Variety منتشر شده است ، بیش از 340 سری فیلمنامه در هفت ماه اول سال پخش شده است - در مقایسه با مدت مشابه در سال 2016 ، 325. به طور طبیعی ، هر نمایش نمی تواند یک برنده مهم باشد. هر شبکه می خواهد بازی بعدی Thrones یا Handmaid's Tale را پیدا کند ، اما سلیقه ذهنی است و روندها دائما در حال تغییر هستند. با گزینه های بسیار زیادی که در اختیار تماشاگر قرار می گیرد ، می توانید بسیاری از آنها را بنویسید - به ویژه اگر نمرات گوجه فرنگی پوسیده کمی دارند. مطمئناً ، نمایش های ضعیف دارای شایستگی رپ رپ بد آنهاست. اما بررسی های منفی لزوماً به معنای نمایش بد نیستند. هر ابر تاریک دارای پوشش نقره ای است- بیایید دریابیم که پوشش نقره ای در برخی از سریال های تلویزیونی پائین گوجه فرنگی پوسیده ، باید؟ فولر هاوس - 32 درصد وقتی Fuller Hous...

هالووین ریپورتر و تنها چند ماه پس از اجرای برنامه برتر ، گزارش داد که این نمایش لغو شده است.

بد بود ، اما آفتاب کم زمستان نبود. یک مورد که غذای-درام برای آن پیش رفته بود ، یک نمایش عالی از شویمر بود. اگر کار وی به عنوان رابرت کارداشیان در داستان جنایی آمریکایی: The People v. O.J. سیمپسون ماه ها قبل از انتشار Feed the Beast مخاطبان را پرت نکرده است ، ممکن است این سریال توجه بیشتری را جلب کند. . جهان هرگز نخواهد دانست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۹
محسن ایزدی

ویلی وونکا و کارخانه شکلات سازی فیلمی است که برای کشش طولانی نسبتاً وحشتناک است و سپس با هشدار کمی حیرت انگیز ، عامل ترس آن را تا ده برابر می کند. با شروع فیلم ، شما در حال تماشای فیلم سرگرم کننده و الهام بخش در مورد پسری به نام چارلی هستید که فرصتی برای گشت و گذار در یک کارخانه آب نبات با شکوه و جادویی می گیرد. جالب به نظر می رسد ، درست است؟

سپس چارلی به کارخانه واقعی می رود و همه چیز عجیب می شود. نکته بعدی که می دانید ویلی وانکا عنوان دارد این است که ارتش توسط مردان کوچک و موهای پرتقالی با موهای پرتقال و کاملاً سبز رنگ انسان را اداره می کند. یک دقیقه ای که بچه ها همه در مورد آب نبات یاد می گیرند ، یکی دیگر از آنها به یک زغال اخته تبدیل می شود. یکی دیگر باقی مانده است که در رودخانه شکلات غرق شوید ، و حتی اگر کودک به نوعی تیزهوش باشد ، مرگ با غرق شدن چیزی نیست که شما بخواهید برای او باشد. ممکن است ویلی وونکا و کارخانه شکلات سازی فراتر از برخی از تصاویر در سطح سطح ترسناک به نظر نرسند (تونل رودخانه شکلات یک کابوس روانگردان است) ، اما به محض شروع به پرسیدن سوالات ، می فهمید که واقعاً چقدر وحشتناک است.

ما باید در مورد کوین صحبت کنیم (2011)

آیا افراد بد بد به دنیا می آیند یا بد می شوند؟ و اگر آنها بد شوند ، تقصیر کیست؟ ما باید در مورد کوین صحبت کنیم ، این سؤالات را هم شخصیت ها و هم مخاطبانش مطرح می کند و هیچ پاسخ مشخصی برای آن ارائه نمی دهد. با تمرکز بر رابطه یک پسری که بزرگ می شود و به یک قاتل جمعی تبدیل می شود و مادرش که بی سر و صدا از او می ترسد و از او خشمگین می شود ، مخاطبان را از طریق کودکی محکوم به فاجعه و یک رابطه مادر و پسر هدایت می کند که هرگز به طور واقعی ارتباط برقرار نمی کند. .

پایان فیلم هرگز شک ندارد ، زیرا در پایان روایت خطی باز می شود. این فقط باعث می شود تماشای زندگی کوین از همه دردناک تر شود. هر حادثه خاموش کودکی او فوراً به عنوان یک پرچم قرمز برای بیننده قابل تشخیص است و هر تلاشی از طرف مادر و خانواده برای رفع او در نهایت بیهوده است. این یک فیلم عمیقاً تأثیرگذار و نگران کننده در مورد افرادی است که برای هر کسی که اخبار را مشاهده می کند ، بسیار قابل تشخیص است.

ماجراجویی بزرگ Pee-Wee (1985)

نمایش اصلی Pee-Wee Herman دقیقاً عاری از تصاویر عجیب و غریب نبود ، و از آن شروع می کرد. اما تحت هدایت استاد گروتسک Tim Burton ، Big Adventure Pee-Wee به چیزی واقعاً نگران کننده تبدیل شد.

این فیلم کاملاً عجیب و غریبانه از امضای استاد هرمان ، پل روبنس است ، و جهت بارتون آن را تا بالاترین کالیبر ممکن می کشد. شاید در هیچ کجای این فیلم آشکارتر از ظاهر بزرگ مارگ ، یک کامیونداری وحشتناک نیست که زود هنگام سوار بر پی وی می شود. جذابیت Pee -ee Herman به عنوان یک شخصیت همیشه بین بزرگسالان و کودکان گرفتار شده است ، گاهی اوقات به شدت در یک جهت خم می شود و ناگهان به خلاف می چرخید. فیلم باعث می شود که سوئیچ تونی به طور مکرر انجام شود و این باعث می شود که بارتون سورئال تر جلوه کند و همه ترسناک را بدست آورد. هیچ کس کاملاً نمی داند که از ماجراجویی بزرگ Pee-Wee چه انتظاری دارید.

پاک کردن: دانش شناسی و زندان اعتقاد (2015)

به لطف چند لحظه انتخاب زیبا از عضو معروف تام کروز ، شوخی در مورد کلیسای Scientology آسان است. اما Going Clear به عنوان یادآوری فوق العاده مهمی است که این سازمان بسیار بیشتر از یک کارنامه است - و گفته می شود که روزانه وحشت بسیار واقعی را به اعضای خود و عزیزانشان وارد می کند.

فیلمسازان با اعضای سابق خود درباره زمان حضور در سازمان و آنچه می دیدند مصاحبه می کنند. داستانهای آنها شما را وحشت می کند. از گروهی که به فرقه مانند فرقه گرفته تا نابودی کار دستی ، با پیشرفت فیلم ، داستانها بدتر می شوند ، با یک زن و شوهر که در ساینتولوژی مقام های بالایی داشتند ، علناً در مورد استفاده از ارعاب جسمی بر روی دلهره های کلیسا و همچنین اعضای آن صحبت می کنند. اما هیچ بخشی از این فیلم به اندازه سرماخوردگی نیست که در آن یک زن داستان کلیسا را ​​بازگو می کند ، دختر بچه تازه متولد شده را به طور موقت ربوده و او را وادار به انجام کار سخت می کند و آنچه که متعاقباً برای عبور از یک مرکز کلیسا با خودش انجام داده است. کودک و فرار.

Going Clear سازمانی را می گیرد که بسیاری از مردم به عنوان یک مرجع فرهنگ پاپ با آن آشنا هستند و دوباره آن را به عنوان شاهکار یک حرفه حرفه ای ، بنیانگذار آن L. Ron Hubbard ، مجدداً معرفی می کنند. اینکه سازمان وی حتی چندین دهه پس از گذراندن موفقیت خود را نشان داده است ، و به نظر می رسد که کسی قادر به متوقف کردن آنها نیست ، ممکن است به اندازه هر رمان علمی تخیلی هوبارد وحشتناک باشد.

کمپ عیسی (2006)

نحوه رفتار مردم هنگامی که تحت سیستم های اعتقادی تلقین نشده اند ، ایده ای غیر معمول است که در سینمای ترسناک مورد کاوش قرار نمی گیرد و همه جا از مرد حصیری تا قربانی ظاهر می شود. اما در حالی که بعضی اوقات این فیلم ها ممکن است از وقایع واقعی ناشی شوند ، اما عیسی کامپ تصویری خیالی نیست.

هر مستندی در مورد افراط گرایی مذهبی ناخوشایند خواهد بود ، اما آنچه که مسیح کمپ را لبه آن قرار می دهد این است که نه بر نسل فعلی بلکه بر روی نسل بعدی تمرکز دارد. این سیستم سیستم هایی را که کلیساهای انجیلی برای شستشوی مغزی و رادیکال کردن کودکان استفاده می کنند ، مطالعه می کند. دیدن

فعالیتهایی که در آن شرکت می کنند و توطئه هایی که به آنها اعتقاد دارند به شما می توانند روده شما را پیچیده و قلب شما را بشکنند. صحنه ای وجود دارد که در آن بچه ها برای دعا به قطع مقوایی جورج دبلیو بوش ، رئیس جمهور وقت وقت ، رئیس جمهور ریخته اند که در صورت واقعی بودن ، خنده دار است.

بسیاری از فیلم های ترسناک ترسناک هستند زیرا آنها در ترس از ناشناخته ها ، از آنچه در آنسوی جهان ما وجود دارد ، ساکن هستند. اما مسیح کمپ کاملاً وحشتناک است که به بیننده وحشت هایی را می پردازد که هم اکنون در زندگی خودمان وجود دارد.

توصیه شده
بعدی
10 دقیقه اول فیلم ترسناک ترین
توسط آماندا جون بل / فوریه. 21، 2017 6:22 EST / بروزرسانی شده: 23 اکتبر 2017 ساعت 12:32 بعد از ظهر EST

ایجاد یک روحیه از حالت آماده باش برای یک فیلم از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، خصوصاً فیلم هایی از ژانر ترسناک. چند صحنه اول فیلم یا می تواند مخاطب را به یاد ماندنی قرار دهد ، یا می تواند نشانه ای اولیه از خمیازه باشد (که مخصوصاً برای طرفداران ترسناک ترسناک است). در مورد این تکان های طعنک ، ده دقیقه اول آنها به دلایل مناسب وحشتناک بود.

جیغ

صحنه افتتاحیه از Scream مورد علاقه ترسناک و به دلایل خوب بود. کیسی بکر (درو بریمور) دختر نوجوان روزمره شما است که مقداری پاپ کورن را در خانه اش به تنهایی می پزد ، در حالی که والدینش در تاریخ هستند. ناگهان ، او از یک شوخی آشکار که می خواهد درباره فیلم های ترسناک صحبت کند ، تماس می گیرد. کیسی فکر می کند همه اینها فقط سرگرم کننده است و بازی ها و بازی می کند ... تا شروع مکالمه تاریک شود.

او به سرعت شروع به درک این موضوع برخی از شوخی های مدرسه نمی کند ، به خصوص هنگامی که تماس گیرنده نشان می دهد که دوست پسر خود ، استیو را ربوده است ، و او را بر روی عرشه پشت خود بست. پاسخ پرواز یا پرواز او شروع می شود ، اما او به سرعت فهمید که گزینه دوم در دسترس نیست زیرا بوگیمان نقاب دار در بیرون از خانه و در نهایت در خانه خود کمین می کند. سرعت و توانایی شرور برای پیش بینی هر حرکتی او ، با تقدیر از طرح پنجره باز خانه ، کاملاً فلانی است. اوضاع را بدتر می کند ، وقتی قاتل بالاخره اعتصاب می کند ، والدین کیسی به خانه بازگشتند. متأسفانه ، آنها خواستار کمک او نمی شوند. کیسی پس از خفه شدن و چاقو در قفسه سینه ، نمی تواند به اندازه کافی بلند فریاد بزند تا کسی متوجه شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۸
محسن ایزدی

برای ساخت فیلم ترسناک نیازی به روحیه های موذی ، روانی های دارای تبر و یا حتی خون آشام های قدیمی نیستید - در واقع ، فیلم های وحشتناکی وجود دارد که زیر پرچم وحشت در نتفلیکس نمی خواهید. علیرغم اینکه به عنوان فیلم های ترسناک و خشک ساخته نشده اند ، اما آنها می توانند هر روز با بهترین های جان کارپنتر و وس کراوین آویزان شوند. برخی مستندساز هستند که وحشتناک را کاملاً واقعی نشان می دهند. برخی دیگر فیلم هایی هستند که برای کودکان ساخته شده اند و از نگاه گذشته ، کاملاً نباید توسط کودکان دیده شود. و برخی در حالی که داستانی را می خوانند که به طور سنتی ترسناک نیست ، تجربه های وحشتناک را بررسی می کنند. دفعه بعد که به ترساندن خوب نیاز دارید ، هر یک از این تلنگرها را برآورده می کند - مهم نیست که چگونه آنها بر اساس ژانر طبقه بندی شده اند.

بازگشت به اوز (1985)

ما کاملاً مطمئن نیستیم که کدام استودیوی اجرایی تصمیم به تصویر کشیدن ترسناک از درمان با الکتروشوک ، یک سر گوزن منتخب حساس یا ارسال یک دوروتی جوان به یک پرواز واقعی با یک پرواز از سر پنجه لانه فاخته یک ایده کاملاً کامل هنگام خواندن نویسنده- فیلمنامه کارگردان والتر مورچ برای بازگشت به اوز ، اما ما تصمیمی عجولانه برای انصراف از آن را تحسین می کنیم.

آنچه که این فیلم سعی می کند به عنوان غریبانه از کنار بگذرد ، بسیار شبیه به چیزی از ذهن جودوروفسکی است تا جادوگر اصلی اوز. موجودات اوز تحت هدایت مورچ وحشتناک هستند ، از یک سوسوی کدو تنبل ناخواسته ترسناک و گرفته تا شرور بسیار عمد ترسناک ، یعنی پادشاه اسم. و این حتی به بخشی که در آن متوجه می شویم پیاده روی های سرگرم کننده و سبک از فیلم اصلی به سنگ تبدیل نشده است.

بازگشت به اوز فیلم بدی نیست. موجودات ترسناک فوق الذکر به طرز خارق العاده ای طراحی شده و دست نشانده می شوند و داستان ، پیچیده همانطور که ممکن است ، قلب زیادی دارد. در سالهای پس از انتشار ، این فرقه بزرگ توسعه یافته است و استانداردی را برای کسانی که به دنبال فیلم های کودکان در قسمت تاریک تر طیف هستند ، تعیین کرده است.

The Imposter (2012)

اگر به همان اندازه غیرقانونی ساخته نشود ، The Imposter هنوز مستندی ترسناک در مورد شایستگی موضوع خود به تنهایی بود. این داستان از کودکی را که در تگزاس گم شده بود ، بازگو می کند ، سپس سه سال بعد در اسپانیا ظاهر شد. خانواده پسر از او استقبال کردند - فقط بعداً متوجه شدند فرد در خانه آنها پسر آنها نبوده است. پیامدهای سنگینی را از فیلمسازان و محققان اضافه کنید که خانواده پذیرفته شدگان را در منزل خود پذیرفتند تا این واقعیت را که پسرش را به قتل رسانده اند و شما یک هیجان انگیز پرچین دارید ، حتی اگر این کار را با بازپرداخت های سبک Channel History انجام دهید و راوی یکنواخت

اما The Imposter از مصاحبه گسترده خود با خود درگیر کننده تیتراژ ، جعل سریال و فرد فریدریک بوردین ، ​​این دوز وحشت اضافی را به دست می آورد. نگاهش به طور کلی به خاطر تمام مصاحبه هایش به دوربین متمرکز شد ، بوردین با آرامش بازگو می کند که چگونه او در مورد جعل هویت کردن پسر رفت و چرا این کار را کرد. چنان جدایی وجود دارد که او روند تفکر خود را توصیف می کند که بیننده نمی تواند کمک کند اما وحشت می کند. به ندرت فیلمی به طور مستقیم قاب ذهن یک سریال سریال را ضبط می کند ، و بندرت بینندگان به ندرت با این موضوع روبرو می شوند.

توستر کوچک شجاع (1987)

قبل از Toy Story حق رای دادن به مبلغ چند میلیون دلاری مفهوم اشیاء بی جان را که انسان ها به دنبال زندگی نمی آیند ، راه اندازی می کردند ، The Brave Little Toaster وجود داشت. و اگر خود را تعجب می کنید که چرا اولی در حالی که دومی در دشتهای دلتنگی دور افتاده است ، باید توستر را بازخوانی کنید تا به خودتان یادآوری کنید که این یک کابوس تکنیکی از فیلمی است که هیچ کودکی ندارد ، و هرگز تا به حال هیچ مشاغل تماشایی نداشته است. .

بدون حتی وارد شدن به تصاویر ترسناک هنگام بازی ، سرانجام مضامین به یک تغییر نسلی در لوازم خانگی فرو می روند - موضوعی که به صورت گذشته نگر ، کاملاً معتبر است. فناوری رشد می کند و به روز می شود و این بسیار جالب و عجیب است که فیلمسازان اصرار داشتند کودکی که به کالج می رود باید به جای انجام کار منطقی و ارتقاء به یکی با تنظیم پخت برای رول پیتزا ، احساس دلبستگی احساساتی به توستر خود کند.

و بعد وقتی وارد تصاویر کابوس می شوید ، این یک سطح کاملاً جدید از نامناسب ترسناک است. دلقک های آتش نشانی شر ، توهم ناشی از وحشت و توالی خردکننده ای که در آن باند لوازم خانگی خود را به دام انداخته در یک قلاده جنگلی می اندازد ، برای یک تجربه روانی زخمی ایجاد می کند که حتی بزرگسالان نیز ممکن است در عبور از ناامنی دچار مشکل شوند.

رکورد برای یک رویا (2000)

اعتیاد یک وحشت بسیار واقعی است که میلیون ها نفر از مردم روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنند ، و شاید هیچ فیلمی آن را به طرز حیرت انگیزی که دارن آرونوفسکی از سرماخوردگی استخوانی برای یک رویا ربوده است ، نبرد. با محوریت گروهی از چهار دوست ، مراحل مختلف اعتیاد به مواد مخدر از جمله آمفتامین و هروئین را به تصویر می کشد. این فیلم در حال به تصویر کشیدن مراحل ابتدایی اعتیاد ، عوارض جانبی ناشی از آن و علائم ترک و عواقب ناشی از تلاش و عدم تمیز شدن در حال باز شدن است. آلودهبرای ساخت فیلم ترسناک نیازی به روحیه های موذی ، روانی های دارای تبر و یا حتی خون آشام های قدیمی نیستید - در واقع ، فیلم های وحشتناکی وجود دارد که زیر پرچم وحشت در نتفلیکس نمی خواهید. علیرغم اینکه به عنوان فیلم های ترسناک و خشک ساخته نشده اند ، اما آنها می توانند هر روز با بهترین های جان کارپنتر و وس کراوین آویزان شوند. برخی مستندساز هستند که وحشتناک را کاملاً واقعی نشان می دهند. برخی دیگر فیلم هایی هستند که برای کودکان ساخته شده اند و از نگاه گذشته ، کاملاً نباید توسط کودکان دیده شود. و برخی در حالی که داستانی را می خوانند که به طور سنتی ترسناک نیست ، تجربه های وحشتناک را بررسی می کنند. دفعه بعد که به ترساندن خوب نیاز دارید ، هر یک از این تلنگرها را برآورده می کند - مهم نیست که چگونه آنها بر اساس ژانر طبقه بندی شده اند. بازگشت به اوز (1985) ما کاملاً مطمئن نیستیم که کدام استودیوی اجرایی تصمیم به تصویر کشیدن ترسناک از درمان با الکتروشوک ، یک سر گوزن منتخب حساس یا ارسال یک دوروتی جوان به یک پرواز واقعی با یک پرواز از سر پنجه لانه فاخته یک ایده کاملاً کامل هنگام خواندن نویسنده- فیلمنامه کارگردان والتر مورچ برای بازگشت به اوز ، اما ما تصمیمی عجولانه برای انصراف از آن را تحسین می کنیم. آنچه که این فیلم سعی می کند به عنوان غریبانه از کنار بگذرد ، بسیار شبیه به چیزی از ذهن جودوروفسکی است تا جادوگر اصلی اوز. موجودات اوز تحت هدایت مورچ وحشتناک هستند ، از یک سوسوی کدو تنبل ناخواسته ترسناک و گرفته تا شرور بسیار عمد ترسناک ، یعنی پادشاه اسم. و این حتی به بخشی که در آن متوجه می شویم پیاده روی های سرگرم کننده و سبک از فیلم اصلی به سنگ تبدیل نشده است. بازگشت به اوز فیلم بدی نیست. موجودات ترسناک فوق الذکر به طرز خارق العاده ای طراحی شده و دست نشانده می شوند و داستان ، پیچیده همانطور که ممکن است ، قلب زیادی دارد. در سالهای پس از انتشار ، این فرقه بزرگ توسعه یافته است و استانداردی را برای کسانی که به دنبال فیلم های کودکان در قسمت تاریک تر طیف هستند ، تعیین کرده است. The Imposter (2012) اگر به همان اندازه غیرقانونی ساخته نشود ، The Imposter هنوز مستندی ترسناک در مورد شایستگی موضوع خود به تنهایی بود. این داستان از کودکی را که در تگزاس گم شده بود ، بازگو می کند ، سپس سه سال بعد در اسپانیا ظاهر شد. خانواده پسر از او استقبال کردند - فقط بعداً متوجه شدند فرد در خانه آنها پسر آنها نبوده است. پیامدهای سنگینی را از فیلمسازان و محققان اضافه کنید که خانواده پذیرفته شدگان را در منزل خود پذیرفتند تا این واقعیت را که پسرش را به قتل رسانده اند و شما یک هیجان انگیز پرچین دارید ، حتی اگر این کار را با بازپرداخت های سبک Channel History انجام دهید و راوی یکنواخت اما The Imposter از مصاحبه گسترده خود با خود درگیر کننده تیتراژ ، جعل سریال و فرد فریدریک بوردین ، ​​این دوز وحشت اضافی را به دست می آورد. نگاهش به طور کلی به خاطر تمام مصاحبه هایش به دوربین متمرکز شد ، بوردین با آرامش بازگو می کند که چگونه او در مورد جعل هویت کردن پسر رفت و چرا این کار را کرد. چنان جدایی وجود دارد که او روند تفکر خود را توصیف می کند که بیننده نمی تواند کمک کند اما وحشت می کند. به ندرت فیلمی به طور مستقیم قاب ذهن یک سریال سریال را ضبط می کند ، و بندرت بینندگان به ندرت با این موضوع روبرو می شوند. توستر کوچک شجاع (1987) قبل از Toy Story حق رای دادن به مبلغ چند میلیون دلاری مفهوم اشیاء بی جان را که انسان ها به دنبال زندگی نمی آیند ، راه اندازی می کردند ، The Brave Little Toaster وجود داشت. و اگر خود را تعجب می کنید که چرا اولی در حالی که دومی در دشتهای دلتنگی دور افتاده است ، باید توستر را بازخوانی کنید تا به خودتان یادآوری کنید که این یک کابوس تکنیکی از فیلمی است که هیچ کودکی ندارد ، و هرگز تا به حال هیچ مشاغل تماشایی نداشته است. . بدون حتی وارد شدن به تصاویر ترسناک هنگام بازی ، سرانجام مضامین به یک تغییر نسلی در لوازم خانگی فرو می روند - موضوعی که به صورت گذشته نگر ، کاملاً معتبر است. فناوری رشد می کند و به روز می شود و این بسیار جالب و عجیب است که فیلمسازان اصرار داشتند کودکی که به کالج می رود باید به جای انجام کار منطقی و ارتقاء به یکی با تنظیم پخت برای رول پیتزا ، احساس دلبستگی احساساتی به توستر خود کند. و بعد وقتی وارد تصاویر کابوس می شوید ، این یک سطح کاملاً جدید از نامناسب ترسناک است. دلقک های آتش نشانی شر ، توهم ناشی از وحشت و توالی خردکننده ای که در آن باند لوازم خانگی خود را به دام انداخته در یک قلاده جنگلی می اندازد ، برای یک تجربه روانی زخمی ایجاد می کند که حتی بزرگسالان نیز ممکن است در عبور از ناامنی دچار مشکل شوند. رکورد برای یک رویا (2000) اعتیاد یک وحشت بسیار واقعی است که میلیون ها نفر از مردم روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنند ، و شاید هیچ فیلمی آن را به طرز حیرت انگیزی که دارن آرونوفسکی از سرماخوردگی استخوانی برای یک رویا ربوده است ، نبرد. با محوریت گروهی از چهار دوست ، مراحل مختلف اعتیاد به مواد مخدر از جمله آمفتامین و هروئین را به تصویر می کشد. این فیلم در حال به تصویر کشیدن مراحل ابتدایی اعتیاد ، عوارض جانبی ناشی از آن و علائم ترک و عواقب ناشی از تلاش و عدم تمیز شدن در حال باز شدن است. آلوده...

rld که او را درک نمی کند. اما Principal Trunchbull را پرتاب کنید و چیزی تاریک تری به دست آورده اید.

Trunchbull در تجاوز به دانش آموزانش (مخصوصاً ماتیلدا) سادیستی ، زیرک و تقریباً حیوان گرایانه است. او همچنین به طور ضمنی پدر خانم هانی ، معلم ماتیلدا و فردی را که به نظر می رسد او را درک می کند ، به قتل رساند. هر زمان که یک شخصیت کودک علیه یک شرور بزرگسالی قرار بگیرد ، یک قدرت خاص پویا وجود دارد که باعث می شود این رابطه ذاتاً باعث تقویت مو شود. اما وقتی بینندگان با شخصیتی مادیلدا و کاملاً ناب ​​به عنوان Trunchbull غیر انسانی و مرزی رفتار می کنند ، واقعاً ناخوشایند به نظر می رسد. برای اثبات ، به دنبال صحنه ای نباشید که ماتیلدا و خانم هانی به خانه Trunchbull می روند و تقریباً گرفتار می شوند. ماتیلدا همانطور که هست یک فیلم عالی است ، اما افزودن آگاتا ترونسبول نه تنها باعث بهتر شدن آن می شود بلکه باعث ترسناک شدن آن می شود.

هیچ کشوری برای سالمندان (2007)

آنتون چیگور (خاویر باردم) در قلب سیاه و سفید تطبیق برادران کوئن با اقتباس کورماک مک کارتی از هیچ کس برای پیرمردها نیست. یا هر چیزی در راه او عملکرد او برای او اسکار به دست آورد و به یکی از شرورهای قطعی یک نسل جان بخشید.

از نظر جسمی غیرقابل توصیف صرفه جویی در مورد یک مدل مو واقعاً وحشتناک ، Chigurh بی وقفه در خیابان های No Country for Old پیراهن ، یک مرد ضربه ای را تعیین می کند که جان Loshwelyn Moss را به زندگی Josh Brolin منتقل کند. علی رغم رفتارهای غیرقابل آرامش ، Chigurh یک توپ در حال ضرب و شتم انسان است ، در حالی که راهی خود را به سمت موس می کند ، بی تفاوت و کشته و تقلب می کند. او کمتر به یک انسان و بیشتر به یک نیروی طبیعت شباهت دارد. عملکرد بارم در صورت لزوم محدود می شود اما بی رحمانه و رعد و برق در هنگام رسیدن لحظه مناسب. او لینچین یک فیلم از قبل ستاره ای است ، شاهکاری از تنش و اجتناب ناپذیری. ماس به محض این که چیگور نام خود را دارد محکوم شد - این وحشت در تماشای او مشاهده می شود که سعی می کند از سرنوشتی جلوگیری کند که مخاطب بلافاصله آن را غیرقابل اجتناب می داند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۷
محسن ایزدی

گاهی اوقات رویکرد "اگر این شکسته نشود" می تواند به چیزی غیر منتظره درخشان منجر شود و Wes Craven's Scream 2 اثبات وحشتناکی سرگرم کننده ارائه می دهد. مجدداً کل بازیگران و خدمه را از سر و صدا غافلگیرانه سال 1996 به Scream ، Craven و همکاران مجدداً جمع کنید. اساساً فرمولی را بازیابی کنید که باعث شود سرگرم کننده اصلی باشد ، و این متا میکس از کمدی ، رمز و راز و لرزش خنده ای خون است که بار دیگر برای بار دیگر مفید است.

این کمک می کند که کوین ویلیامسون ، فیلمنامه نگار ، بسیار خوب و فریبنده فیلم ترسناک ، از فیلمنامه اصلی با صدای اصلی برای پیگیری های جیغ خود تهیه کند. این به طور خلاصه قوانینی را برای یک فیلم ترسناک وضع می کند - تعداد بدن همیشه بزرگتر است ، کشتارها همیشه استادانه تر هستند و هرگز فرض نکنید که قاتل مرده باشد - قبل از اینکه به طرز جادویی آنها را به T. دنبال کنید با مرزهای تعیین شده ، Craven راهنمایی های جیغ 2 را با مهارت و شکیبایی مورد انتظار یک حرفه ای ژانر فصلی ، هر خط تند و تیز را شیر می دهد و با یک بازیگوش چشمک زن که بر روی طرح خودآگاهی فرنچایز ایجاد می شود ، قاتل می شود. نتیجه فیلمی است که می داند کی باید شما را بخنداند ، چه موقع شما را خفه می کند ، و بله ، چه موقع شما را فریاد می زند. اگر فقط هر دنباله به همان اندازه آرزو می کرد.

کابوس جدید وس کراون (1994)

کابوس در خیابان الم یکی از بزرگترین فیلم های ترسناک است که تاکنون ساخته شده است ، اما به همین دلیل متاسفانه نمی توان گفت برای رشته های دنباله های فزاینده ای پایین که متعاقب آن است. کوتاه از برخی از سرگرم کننده های جالب و وحشتناک در Dream Warriors در سال 1987 ، بسیاری از اتفاقاتی که در چهار دنباله ای که بعد از شاهکار اصلی وس کراون افتاد اتفاق افتاد کمتر از خاطره انگیز بود. جای تعجب آور بود ، پس وقتی خود کراون - که از همان ابتدا با این حق رای دادن درگیر نشده بود - بازگشت خود را به خیابان Elm با New Night Night of Wes Craven 1994 اعلام کرد.

هنگامی که New Nightmare هوشمندانه ترین فیلم در حق رای دادن بود ، این تعجب به شوک آشکار تبدیل شد. با آشکار شدن حدود 10 سالگرد انتشار Craven's A Nightmare در خیابان الم ، New Nightmare با روحیه جسورانه ای به روایت خود می پردازد ، سناریویی را نشان می دهد که فرد رویایی که قبلاً رویایی داشت ، فردی کریگر را ترسناک می کند و بازیگران و خدمه واقعی را ترسناک می کند. فیلم اصلی ... در دنیای واقعی این شامل رابرت انگلوند (که فردی نیز بازی می کند) و قهرمان اصلی هدر لانگنکمپ است ، به عنوان یک کلام مشهور درخشان از خود کراون نیست. نوع New Nightmare هیچ شغلی به اندازه خوب و هوشمندی ندارد ، اما هنوز هم به راحتی دومین فیلم برتر این سریال است.

Ouija: Origin of Evil (2016)

در مورد موضوع دنباله هایی که هیچ مشاغلی به اندازه آنها خوب نبود ، بیایید در مورد Ouija: Origin of Evil از مایک فلاناگان صحبت کنیم. اگر با کارهای Flanagan ناآشنا هستید ، بدانید که او سالهای گذشته را در ساختن یک نماینده به عنوان انسانی ترین کارگردانی که در داستان های ترسناک کار می کند با سنگهای ژانری مانند Oculus ، Hush و Gerald's Game کار کرده است. اگر با Ouija ، فیلم 2014 که پیش از دنباله Flanagan بود ناآشنا هستید ، ناآشنا هستید ، بدانید که این یک ظروف سرباز یا مسافر تقریبا غیرقابل تماشای است که مانند یک بازی 90 دقیقه ای برای بازی تخته ای که الهام بخش آن است احساس می کند.

فلاناگان با عاقلانه این اصل را نادیده می گیرد ، بازی بازی را به سال 1967 منتقل می کند و آن را در زندگی یک مادر بیوه (که به عنوان یک عارف کار می کند) و دو دخترش نصب کرد. هنگامی که مادر اوجیا را در این کار دخیل می کند ، می یابد که جوانترین دخترش ارتباط قدرتمندی با هیئت مدیره - و احتمالاً فراتر از آن - دارد.

البته ، گفت که این ارتباط ، در را برای یک شخص مخرب باز می کند که کنترل دختر را به دست می گیرد و زندگی همه را ویران می کند. در این روایت ، فلانگان حس ترس و وحشتناکی از ترس و وحشت سایه ای ایجاد می کند که به سختی دیده یا شنیده نمی شود. در اضطراب بی وقفه فیلم ، او همچنین موفق به ساخت یک درام عمیقا غم انگیز انسانی در مورد یک خانواده دوست داشتنی است که توسط یک شر خائن ، واقعاً غیب دیده پراکنده شده اند. آیا ما اشاره کردیم که او این کار را انجام می دهد ، در حالی که هنوز هم بازی تخته احمقانه ای را در اختیار شما قرار می دهد که این حق رای دادن بر پایه آن بنا شده است؟

Evil Dead 2 (1987)

بعضی اوقات ، دقیقاً مشخص نیست که چرا یک دنباله ساخته می شود. بر روی کاغذ ، Evil Dead کلاسیک و خوشحال سام سام رائیمی دقیقاً برای یک دنباله فریاد نمی زد ، حتی اگر برای نوع دیگری باز باشد. اما اگر عدم موفقیت تجاری پیگیری های نوشته شده توسط برادران Coimi توسط Raimi's ، Crimewave با شاد و پرشکوه سال 1986 را در نظر بگیرید ، این حس وجود داشته است که وی می خواهد دوباره در کابین در جنگل که او را بر روی نقشه قرار داده ، تجدید نظر کند. و بنابراین Evil Dead 2 به دنیا آمد.

اگرچه احتمالاً تولد دوباره دقیق تر است. Evil Dead 2 در واقع دقیقاً همان داستان The Evil Dead است که شیاطین دارای گوشت دارای وحشت بر گروه دیگری از انسانها بودند که به دنبال آرامش و آرامش در اعماق جنگل بودند. بروس کمپبل ، ستاره غیرمترقبه The Evil Dead برای دور دوم ، بار دیگر چانه های بریده شده و حرکات صورت بی نظیر صورت خود را برای استفاده با شکوه در دنیای دیوانه وار ریمی قرار داد.

آن دنیا همانطور که انتظار دارید ، مضحک و ناخوشایند است. این زیبایی دور از ذهن با رابط کاربری زیبایی Raimi که زیبایی واضح زیبایی و واژگون گیاهی را ارائه می دهد ، ریزآمیز است

s از افتتاحیه شوم فیلم The Evil Dead II به فینال الهام بخش آن. ما می خواهیم بگوییم که آنها دیگر چنین چیزی را نمی سازند ، اما ما به کسی اطمینان نداریم مگر Raimi تاکنون واقعاً این کار را کرده است ، و The Evil Dead II شاهکار بی نظیر وی است.

The Exorcist III (1990)

با داشتن ایدئولوژی معنوی ، تکه های تکان دهنده و احساس خفگی خطرناک ، تریلر متعلق به ویلیام فریدکین در سال 1973 ، The Exorcist ، هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین فیلم های ترسناک ساخته شده است. پیگیری جان بورمن در سال 1977 Exorcist II: از طرف دیگر ، هرتیک به طور گسترده به عنوان یکی از بدترین ها مورد توجه است. به همین ترتیب ، انتظارات برای سومین فیلم از این سریال ، با نام مستعار The Exorcist III ، در بهترین حالت پر آب و تاب بود.

هنوز هم هوای خاصی از فتنه در اطراف پروژه وجود داشت. بدنبال همه توسط ویلیام پیتر بلتی ، که می خواست این رمان و فیلمنامه را برای The Exorcist بنویسد ، و همچنین این دنباله کاملاً مستقیم ، مورد تأیید قرار نگرفت. این پروژه همچنین جورج سی اسکات بازیگر افسانه‌ای را در نقش اصلی بازی کرد و قول داد که 15 سال بعد از فیلم اصلی این فیلم را انتخاب کند و در عین حال کاملاً نادیده گرفتن سکانس اول فراموش نشدنی باشد.

آنچه بلاتی با The Exorcist III تحویل داد ، داستان ناگوار در اختیار داشتن شیاطین و بی نظمی های قتل عمد است که شاید اگر استودیوی این فیلم را در مرحله بعد از تولید ربوده نمی شد ، مجبور به بریدن مجدد ، بازنویسی و تجدید چاپ مجدد بزرگ شد. بخش ها (از جمله پایان) علیرغم این دخالت ، هنوز عشق بسیاری در مورد The Exorcist III وجود دارد. این احساس اضطراب غیرقابل توصیف اصلی را به یاد می آورد ، و این راهرو بدنام را به ما هدیه می دهد که یکی از بزرگترین ترس های پرش در تاریخ سینما است.

سکوت بره ها (1991)

دفعه بعد که کسی سعی می کند شما را متقاعد کند که اسکار هرگز کرایه ژانرها را تشخیص نمی دهد ، احساس راحتی کنید که آنها را بمکد و آنها را به سمت تیزهوش ، بهترین تریلر قاتل سریالی برنده تصویر ، The Silence of the Lambs ، Jonathan Demme هدایت کنید. اگر این شخص فرضی نیز شکایت کند که آکادمی سکانس ها را نیز نمی شناسد ، همان استراتژی را اعمال می کند - سکوت بره ها نیز در واقع عاقبت است. مرتب سازی بر

برای عادلانه بودن ، TSotL به معنای عاقبت دنباله ای نیست ، اما براساس کتاب دوم در مجموعه هانیس هالبال لکر است. همچنین این دومین فیلمی است که پس از اقتباس باشکوه اژدها سرخ مایکل مان ، Manhunter ، از این کتابها اقتباسی شده است. اگر Demme و همکار. این فیلم اصلی را نادیده نگیرید ، زیرا آنها واقعاً لازم نیست ... زیرا داستان ها بر اساس شخصیت ها و روایت های کاملاً متفاوت ساخته شده اند.

دکتر هانیبال لکر تنها شخصیتی است که آن روایات را با هم مخفی می کند. در حالی که برایان کاکس در Manhunter به خوبی به کاراکتر عمل کرده بود ، اما او به سختی عقل شرورانه و مخرب را به نقشی که سر آنتونی هاپکینز در نوبت خود به یادگار گذاشت انجام داد. این عقل در هر لحظه و دقیق ساخته شده سکوت بره ها حامل است. همانطور که اتفاق می افتد ، Demme به طرز ماهرانه ای کار استاد خود را با ژانرهای ژانر کافی انجام می دهد تا به لامبس احساس یک تلنگر شلخته تمام عیار بدهد. با انجام این کار ، او تقریباً باعث می شود که سلف خود را حتی فراموش کرده باشید.

The Conjuring 2 (2016)

جیمز وان The Conjuring یکی از شگفت آورترین بازدیدهای ترسناک دهه گذشته بود. این فیلم نه تنها قصه ای زیبا و اعدام شده و غیرقابل توصیف از یک خانواده روستایی را که با روحیه انتقام جویانه وحشت زده شده بود ، بازگو کرد ، بلکه توانست با بودجه 20 میلیون دلاری شمال 300 میلیون دلار در گیشه جهانی را بترساند.

اینکه این فیلم براساس یک گزارش واقعی از پرونده های محققان ماوراء الطبیعه اد و لورن وارن ساخته شده بود ، نوعی از ظروف روی کیک برای تهیه کنندگان فیلم بود. بیشتر به این دلیل که کارشناسان بدنام سهام غنی از داستانهای آماده و صفحه نمایش بزرگ را دارند که در پرونده های خود قفل شده اند. بنابراین یک شرط مطمئن به نظر می رسید که آن تولید کنندگان مشتاق باشند یک داستان خنک کننده استخوانی دیگر را از پرونده های وارنس بیرون بیاورند.

این یک شرط مطمئن نبود که Wan و همکار باشند. قادر به تکرار موفقیت خود خواهند بود. از همه اینها ، در حالی که The Conjuring تعریفی از hit hiter بود ، این بدان معنی بود که عاقبت آن The Conjuring 2 با کوهی از انتظارات به تئاترها خواهد رسید. این انتظارات با یک فیلم جسورانه تر ، به مراتب تر و ترسناک تر روبرو شد که غالباً از نظر خلق و خو ، ترس و احساسات قادر به بیرون رفتن از اصل است - نه اینکه از یک جعبه آویز کمی بزرگتر استفاده کنیم. اگر شماره های باکس آفیس تحت تأثیر قرار نمی گیرند ، شما هنوز هم به خاطر تصویر فراموش نشدنی یکی از جالب ترین شرورها در تاریخ فیلم ترسناک ، راهبه تحریک کننده کابوس معروف به "والاک" ، باید تحسین کنید.

عروس فرانکنشتاین (1935)

هیچ گفتگو در مورد دنباله های فیلم ترسناک بزرگ بدون ذکر مادر همه آنها ، جیمز نهنگ کلاسیک سال 1935 ، عروس فرانکنشتاین کامل نیست. قبل از این که از ایده عاقبت فرانکنشتاین به سخره بگیرید ، فقط بدانید که خود مری شلی در واقع این داستان را تصور کرده و نوشت ، بنابراین هر چه زودتر به این فکر برسید که هم دکتر فرانکنشتاین و هم هیولای او از داستان اصلی جان سالم به در می برند ، بهتر است. همین مسئله در مورد شگفت آور بودن نهنگ نیز صدق می کند

اقتباسی مصنوعی در سال 1931 از اصل.

همانطور که فرانکنشتاین اصلی نهنگ خیره کننده بود ، این دنباله در واقع از هر لحاظ بهتر است ، که می گویند چیز زیادی به عنوان تصور کلی عروس فرانکنشتاین نسبتاً احمقانه است - دکتر نادرست دکتر فرانکنشتین به دنبال ایجاد یک همسر برای هیولا خود توسط دیگری است. دکتر که دو برابر دیوانه است

باز هم ، این ممکن است کمی احمقانه به نظر برسد ، اما به محض ورود به گوشت تصویر ، یک داستان جالب از hubris run amok را پیدا می کنید که در واقع بهترین نسخه را از نظر دامنه ، داستان ، جلوه های ویژه ، ترس و وحشت آشکار ، و بیش از همه بشریت. می توانید از یک فیلم نویسی زیبا و عملکردی شگفت آور از Boris Karloff برای آن بشریت تشکر کنید ، و می توانید از دید هیجان انگیز O.G تشکر کنید. گورو وحشت جیمز نهنگ برای ساخت جنون بسیار فراموش نشدنی. به ویژه آن ورودی ورودی از السا لنچستر به عنوان عروس تیتراژ.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۷
محسن ایزدی

Sequels: Hollywood آنها را دوست دارد و طرفداران فیلم دوست دارند از آنها شکایت کنند. این تصور کلی وجود دارد که صنعت فیلم ایده های جدیدی ندارد. از این گذشته ، استودیوها با پیش فرض ها ، تصورات مجدد و دنباله های مستقیم به حق رای دادن بزرگ و کوچک با سرعت نگران کننده در طی سال ها ، پمپاژ می کنند. با این که استودیوها ناامید شده اند تا حتی زیر بنای مفاهیم ترسناک را برای یک ترساندن خون ترسناک تر فشار دهند ، عاقبت سینمای هالیوود مانند ژانر وحشت بسیار گسترده است.

مثل همه کرایه ژانرها ، هر داستان ترسناک شایسته عاقبت نیست و اکثر دنباله های فیلم ترسناک که ساخته می شوند ، نمی توانند در کنار فیلم هایی که از آنها الهام گرفته است ، زندگی نکنند. البته در این سالها چند الماس یافت شده است که در دنباله های خونین و خفه کننده فیلم های ترسناک وجود دارد ، بنابراین بیایید نگاهی به برخی از بزرگواران همه زمانه بیندازیم. در ادامه بخوانید تا بدانید کدام یک از موارد مورد علاقه شما (ahem) را کاهش داده است.

بیگانگان (1986)

وقتی ریدلی اسکات در سال 1979 چیلر تنظیم شده فضای خود را بیگانه به روی پرده بزرگ آورد ، این فیلم کاملاً به معنای واقعی کلمه تعریف این فیلم ترسناک را تغییر داد. به حدی که بسیاری از تحسین کنندگان نمی توانند تصور کنند که مخلوط تقریبا بی عیب و نقص موجود اسکات از ویژگی های موجودات وحشتناک علمی تخیلی و گوتیک ممکن است بر او بهبود یابد.

این گفته می شود ، یک نوع عاقبت اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. خوشبختانه ، یک کارگردان جوان جوجه کشی به نام جیمز کامرون (داغ موفقیت Terminator) در مورد دنباله بیگانه فکرهای خودش را داشت و او بیشتر از این مشتاق بود که چرخش خودش را روی تریلر زنونورف اصلی blisteringly اصلی اسکات قرار دهد.

عنوان ساده بیگانگان ، دنباله کاملاً پیش بینی شده کامرون هفت سال پس از نسخه اصلی وارد سینماها شد. در کمال تعجب طرفداران و منتقدین ، ​​این فیلم به همان اندازه سلف قبلی خود احمقانه ای احشایی داشت ، که حتی فیلم اسکات را حتی از نظر انرژی ، تأثیرات و ترسناک بی هویت زنبورگور حتی در معرض خطر قرار می داد. این که آیا شما رویکرد سوختگی آهسته اسکاتلندی را با توجه به عمل بسته بندی شده و مخلوق موجودات سنگین کامرون ترجیح می دهید یا نه ، بیگانگان هنوز هم به طور گسترده ای مشاهده می شوند نه تنها به عنوان یکی از بزرگترین دنباله های ترسناک تا کنون ، بلکه یکی از بهترین دنباله های تولید شده تاکنون. عادت زنانه.

Dawn of the Dead (1978)

معدود فیلمسازان به اندازه جورج A. رومرو منظره ترسناک را تغییر داده اند. از همه اینها ، شوک بینایی در اصل ژانر زامبی (و قوانینی را که حاکم بر آن است) با اولین فیلم سینمایی سال 1968 خود یعنی Night of the Living Dead ، اختراع کرد. آن فیلم با برخورداری از دلهره های تکان دهنده ، سبک رقت انگیز و زیرنویس هراسناک در روابط نژادی در آمریکا ، به یکی از پرکارترین فیلم های ترسناک تاریخ تبدیل شد و سرانجام در کتابخانه کنگره جایگاهی کسب کرد.

ما می دانیم که کمی ، اما رومرو فقط خراش دادن سطح یک حق رای دادن z-fiction پیشگامانه بود. هنگامی که او با طلوع مردگان سال 1978 به ژانر بازگشت ، بینندگان با یک عاقبت که دو برابر خون و گور ، مرگ و میر تکان دهنده تر و رفتارهای انسانی نفرت انگیزتر را تحت فشار قرار می داد ، تحت فشار کامل دید روبوسی رومرو برای جهنم روی زمین قرار گرفتند ، و بله ، یک حاشیه طنز بسیار واضح تر ، این بار به قدرت مخرب مصرف گرایی آمریکا اشاره داشت.

آنچه رومرو و شرکت از این عناصر می چرخند ، طوفانی کامل از داستان های زامبی است که می یابد بشر همچنان به مبارزه خود ادامه می دهد حتی به عنوان انبوه ارواح که بی ذهن و بیدار می شوند و خود بشریت را از بین می برد. فقط FYI - آن طوفان به همان اندازه از نظر عقل تکان دهنده است ، و همچنان یکی از بزرگترین فیلم های زامبی ، دنباله یا موارد دیگر در تاریخ است.

جمعه سیزدهم قسمت 2 (1981)

در حالی که کمتر کسی از شایستگی های جمعه سیزدهم به عنوان سینمای بزرگ استدلال می کند ، حتی بزرگترین مخالفان آن نیز باید شایستگی این فیلم را به عنوان یک تلنگر شلخته و بزرگ قلمداد کنند که برخی از صندوق های غیر منتظره چشمگیر را در اعزام های ناخوشایند خود از مشاوران اردوگاه جنون زده ترساند. این همچنین با داشتن یک طنز و خوش ذوق زبان در مورد خونریزی روی صفحه نمایش خود به رخ کشید.

بنابراین جای تعجب ندارد که تهیه کنندگان فیلم می خواستند فرمول را در قالب یک دنباله مستقیم تجدید نظر کنند. چیزی که جای تعجب داشت این بود که آنها واقعاً برای بار دوم فیلم بهتری ساختند. اشتباه نکنید ، جمعه سیزدهم قسمت 2 یکی از آن دنباله های نادر است که در واقع بهتر از نسخه اصلی است ، حتی اگر تنظیم و اجرای آن تقریباً مشابه با اصلی باشد.

بله ، قسمت 2 گروه دیگری از مشاوران راجع به جنس دنبال می کند که جلوی خونین و وحشیانه ای را به دست روانی انتقام جویانه می گیرند. همچنین تمام مواردی که فیلم اول را بسیار سرگرم کننده می کند - جنس و خون و ترساندن قاتل ها - و اجرای آن دو چندان می شود و در نتیجه فیلمی احساس می شود بزرگتر ، جسورتر و خونین تر از فیلم اصلی است. همچنین اتفاق می افتد که اولین شخصیت یکی از بزرگترین شرارت های slasherdom ، تنها و تنها Jason Voorhees را به نمایش بگذارد - که در اینجا در یک کیسه آویز از آنجا که همیشه بود ، ترسناک تر بود و در ماسک هاکی احمقانه ای بود که علائم تجاری وی شد.

رد شیطان (2005)

قبل از اینکه سفری نادرست در قطار بازسازی با هالووین (2007) و دنباله حتی بدتر از آن داشته باشیم ، راب زامبی به عنوان یکی از کارگردانان جذاب در این زمینه فعالیت می کرد

ژانر ترسناک او این شهرت را بر استحکام فیلم اول خود ، خانه ای از 1000 جنازه که به طرز عجیبی از سبک ساخته شده بود و دنباله آن به همان اندازه شیک ، The Devil's Rejects ساخته بود.

مراکز سابق گروهی از جوانان در جستجوی مرد در مرکز افسانه مشهور شهری ، در تگزاس برای تردد در جنگل های پشت تگزاس مشغول به کار بودند. آنچه در عوض می یابند خانواده Firefly است ، گروهی از Statanists cannibalistic خم شده اند که آنها را به وحشتهای غیرقابل تصور تحمیل کنند. بخش اعظم خانه 1000 قشر در حشیه خانه های تیتراژ اتفاق می افتد. وقتی The Devil's Rejects باز می شود ، ما قبیله ای Firefly را در حال فرار از یک کلانتر شیطانی می دانیم که از مبارزه با شر با شر ناامید است.

پشت یک موسیقی متن فیلم کلاسیک راک ، یک فیلمنامه تیغ تیز که می داند چه موقع شوکه شود و چه زمانی بخندد و یک احساس خنده دار از نیهیلیسم ، The Devil's Rejects یک فیلم جاده ای ، تریلر انتقام جویانه و بخشی از گوراندهاوس عجیب و غریب است. زامبی در مخلوط کردن ، زامبی قادر به ساختن برزخ و تهدیدهایی است که باعث شد خانه ای از 1000 قشر چنین نخستین جذاب باشد ، و دنباله ای را ساخت که تقریباً از هر راه پیشی دارد.

28 هفته بعد (2007)

28 روز بعد دنی بویل نه تنها ژانر پرچمدار زامبی را زنده نکرد ، بلکه تقریباً به تنهایی آن را زنده کرد. با این وجود ، بیش از چند مورد رزرو در مورد دنباله ای از اصلی ، بی حرکتی جنبش Boyle ، به خصوص به دلیل این که هیچ کس درگیر 28 روز بعد نشده بود ، در هیئت مدیره برای دنباله بود ، 28 هفته بعد.

همانطور که از این عنوان پیداست ، 28 هفته بعد شش ماه پس از سلف خود انتخاب می کند و می یابد انگلیس در تلاش است تا پس از وقایع نزدیک به آخرالزمانی اصل را جمع کند. با کمک ارتش ایالات متحده ، این دقیقاً اتفاقی است که برای یک گروه کوچک از بازماندگان در یک بخش امن در لندن می افتد. این احساس امنیتی دوام چندانی ندارد. هنگامی که یک حامل ویروس خشم راه خود را به منطقه قرنطینه می یابد ، همه جهنم به سرعت شکسته می شود.

پس از ورود مجدد آن ویروس به جمعیت ، خوب ، همه چیز همانطور که انتظار دارید خونین شود. اگرچه کارگردان خوان کارلوس فرنادیلیو به طرز ماهرانه ای به دنبال شیوع اجتناب ناپذیر در 28 هفته بعد می رود ، اما او همچنین رویکرد "اگر این شکسته نشود" را به روایت فیلم می برد - شخصیت ها معرفی می شوند ، هرج و مرج و قتل عام رخ می دهد ، و فیلم با یک سوء ظن بسته می شود. پایان مبهم جایی که 28 هفته بعد تغییر می کند فرمول در تمرکز آشکار خود بر شخصیت قرار دارد ، در حالی که رابرت کارلی ، رز بایرن ، جرمی رنر و ایموژن پوتز یک انسانیت مورد نیاز را به ضرب و شتم آورده اند. به نوبه خود ، 28 هفته بعد یک مشت عاطفی غافلگیرکننده را جمع می کند که حتی نسخه اصلی آن هرگز کاملاً مدیریت نمی شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۶
محسن ایزدی

در سال های بعد از Seed of Chucky ، راه اندازی مجدد شدید 'n' به ترتیب روز سریال های ترسناک تبدیل شد. یکی یکی ، Leatherface ، مایکل مایرز ، جیسون Voorhees و Fred Krueger در ادامه های جدید با انگیزه های گوشه گیر ، پالت های رنگی خاموش تر و به طور کلی کمتر سرگرم کننده به صفحه نمایش بازگشتند. هنگامی که چاکی سرانجام بازگشت ، به نظر می رسید او به همان سرنوشت هدایت می شود ، زیرا تبلیغات برای فیلم نفرین مستقیم به فیلم ، با لحنی هوشیار ، بازیگران شخصیت های ساده و جدید و عروسک های خوب پسر خوب گشود.

آنچه در واقع هواداران پیدا کردند نمونه درخشان دیگری از Don Mancini است که با انتظارات خود دست و پنجه نرم می کند. کارگردانی او از زمان Seed به طرز چشمگیری بهبود یافته است ، او این سریال را در یک جهت تازه گوتیک جدید می گیرد. گذشته از یک مکان عمارت وحشت زده ، نفرین دقیقاً مانند بازی اصلی Child شروع می شود ، با خانواده ای که با سوءاستفاده های اطراف عروسک به ظاهر خاموش Chucky شروع می شود. حتی این سوال را ایجاد می کند که آیا هیچ کدام از فیلم های دیگر در همان جدول زمانی اتفاق افتاده اند یا خیر ، شخصیت هایی که تلاش می کنند به خاطر بیاورند که چرا Good Guy بسیار آشنا به نظر می رسد؟

هرچند که چوکی شروع به صحبت می کند ، هرچند که (با آن آهنگ های آشنای براد دوریف) ، پیچ و تاب و سریع شروع می شود به این دلیل که فیلم خود را به عنوان یک دنباله مستقیم از بعضی جهات باهوش و هوشمندانه نشان می دهد. اضافه کردن به سرگرم کننده بازیگران فیونا دوریف ، دختر برد و یک بازیگر شخصیت عالی در نوع خودش ، در نقش اصلی بازیگر پارلاژژیک نیکا پیرس است. نیکا از ناامیدی با کمترین اهالی خانواده خود به سمت عصبانیت در چاکوی برای آنچه از او گرفته ، پیشرفت می کند و به نظر می رسد نوع کاملاً جدیدی از "دختر نهایی" است.

بهترین وحی؟ به نظر می رسد "نفرین" عنوان نه به هر نوع voodoo ، بلکه به f-bomb های F چوکی اشاره دارد.

فرقه چاک
چاکی و نیکا پیرس

چند مورد جالب برای طرفداران یک حق رای دادن طولانی مدت نسبت به اقساط جدید وجود دارد که به خوبی هر یک از پیشینیان خود در عین معرفی ایده های تازه ، خوب است. این باید علاقه مندان چاک را هیجان زده کند تا دریابند که Cult of Chucky 2017 به مراتب بهتر از یک فیلم هفتم با پخش مستقیم است و حق دارد. جمع آوری بسیاری از بهترین عناصر سریال و گرفتن آنها در جهت های جدید ، یکی از شگفت آور ترین دنباله های حافظه اخیر است.

پس از نفرین ، دون مانچینی به عنوان نویسنده و تهیه کننده در هانیبال فعالیت کرد و تأثیر آن نمایش در نمایش کامل در Cult است. در سومین تلاش کارگردانی خود ، مانچینی ابزارهای بیشتری را از همیشه به نمایش می گذارد ، و تصاویری واقعاً چشمگیر ، پیچ و تاب های روانشناختی و قتل های هنری را ایجاد می کند که می تواند مستقیم از کتاب آشپزی دکتر لکر باشد.

Cult of Chucky به دنبال نیکا پیرس (بازگشت فیونا دوریف) به بیمارستان روانپزشکی است ، جایی که وی کاملاً از مسئولیت خود در قبال قتل های فیلم قبلی توسط یک روانپزشک سوء استفاده کننده (مایکل ترریاول) اطمینان داشته است. با معرفی یک عروسک درمانی گای خوب ، چیزهای عجیب و غریب می شوند و حتی وقتی فرد دیگری ظاهر می شود ... و دیگری دیگر عجیب نیست. سرانجام ، مفهوم فرقه تیتراژ با نتایج لذت بخش هرج و مرج حاصل می شود.

گرفتن نیکا در مسیرهای جذاب در حالیکه جنیفر تیلی رشته ها را به عنوان خودش می کشد / تیفانی و الکس وینسنت در آخر به عنوان اندی بارسلونا بزرگ ، برمی گردد ، Cult of Chucky بازپرداخت نهایی این سلطنت 30 ساله از ترور است. در همان زمان ، مجدداً مخزن را پر می کند و نوید سرگرمی بیشتری را می دهد. برای بازگشت یک دوست قدیمی دیگر پس از اعتبار ، حتماً نسخه غیرقابل ارزیابی را بدست آورید.

بازی کودک 2
چاک

Cult ممکن است در واقع بهترین ساعت Chucky باشد ، اما دلخوشی های آن کاملاً به طرفداران طولانی مدت این سریال اختصاص دارد. برای کسب مقام برتر در رده بندی ما ، بیایید نگاهی به فیلمی بیندازیم که بتواند کاملاً به تنهایی به عنوان ایده آل پلاتونی یک ماجراجویی عروسک قاتل بایستد و با تعادل خنده ها و ترس ها ، مفاهیم پیشینی خود را کامل کند. برای Chucky- کنجکاو ، ممکن است مکان بهتری نسبت به Child Play 2 وجود نداشته باشد.

اولین شگفتی دلپذیر که دنباله در فروشگاه دارد ، بازیگران شخصیت های محبوب شخصیت فرقه است. کارگردانان سینمای عجیب به عنوان عناوین اصلی حضور جنی آگوتر (اجرای لوگان) ، گریت گراهام (فانتوم بهشت) و گریس زابربیکی (Twin Peaks) را هیجان زده می کنند. الکس وینسنت به عنوان اندی جوان ، با خواهر جدید فرزند شورش ، کایل (کریستین الیز) به عنوان تنها متحد خود ، دوباره به دنیا آمده است. و مثل همیشه ، برد دوریف به عنوان چوکی برگشته و واقعاً در شخصیت سادیسم خود به شکلی که فیلم اول اجازه نداد ، حفر شد.

سلاح مخفی دیگر بازی Play 2 دقیقاً چقدر خوب به نظر می رسد. با طراحی تولید ایوو کریستانته به نظر می رسد مانند یک سوسپیریا Midwestern و سینماگرافی قابل توجه توسط استفان Czapsky (مشهور به نورپردازی کارهای اولیه تیم برتون) ، این یک جشن برای چشم بیش از هر دنباله ساده تر است. برخی از خلاق ترین قتل های چاک در اینجا است ، زیرا او از یک حاکم ، دستگاه کپی و یک چرخ خیاطی برای ترساندن قربانیان مظنون خود استفاده می کند. همه چیز را با یک کارخانه عروسک سازی آب و هوایی تعقیب کنید که در ابداع بودن آن بی نظیر است ، و شما یک کلاسیک کمدی ترسناک

کلاه تقریباً سرگرم کننده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۶
محسن ایزدی

این نادر است که فیلم اول در یک سری از این سطح کم برخوردار باشد ، اما وقتی دنباله های شما همان اندازه Child's Players ابداع کننده و جاه طلب هستند ، به سختی توهین نیست. علیرغم اینکه لیاقت اعتباری بزرگ را برای کسی که همه چیز را در آن آغاز کرده است ، دارد اما به یک رمز و راز وابسته است که اکنون تحقق ندارد که Chucky یک نماد وحشت است.

دون مانچینی (کسی که اعتبار نویسندگی را برای تنها بار در این سریال به همراه بازبینی های فیلمنامه از جان لافییا و کارگردان تام هالند به اشتراک می گذارد) الهام بخش از حرفه پدرش در تبلیغات است. بازی ترکیبی از تروجان خوش پوش "Doll Killer Doll" (رجوع کنید به Trilogy of Terror یا Twilight Zone's Talky Tina) با یک طنز از مصرف گرایی کلم سال 1980s ، بازی کودک با بازی قاتل سریال چارلز لی ری (Brad Dourif) باز می شود و توسط پلیس در آن شلیک می شود. یک فروشگاه اسباب بازی خوشبختانه برای او ، چارلز فقط اتفاق می افتد که در voodoo غرق شود ، که او برای مخفی کردن روح خود در نزدیکترین شیء استفاده می کند: یک عروسک مرسوم ، مد روز خوب. وقتی آن عروسک به دست اندی بارکلی جوان (الکس وینسنت) تمام شود ، اتفاقات عجیبی رخ می دهد که مادرش (کاترین هیکس) نمی تواند توضیح دهد و یک کارآگاه قتل (کریس ساراندون) باور نخواهد کرد.

آنچه که باعث می شود بازی Play Child از رتبه بندی بالاتر باز بماند این است که توانایی بالقوه شخصیت Chucky را درک نمی کند. او تا زمانی که فیلم نیمه تمام نماند شروع به صحبت نمی کند و عموماً با صدای تندی که کاملاً متناسب با فرض پوچ نیست خاموش می شود. دوریف ، بازیگر نقش آفرینی اسکار ، تنها در دنباله ها ناامید می شود و جذابیت ناخوشایند وی در مورد تجدید نظر در اینجا بسیار از دست می رود.

عروس چاکی
چوکی و جنیفر تیلی

بعید به نظر می رسد کسی که روی فیلم های Play's Child کار می کند ، فکر می کند که درام های درام را تهیه می کنند ، اما این مرگ و تولد دوباره طول کشید تا این سریال واقعاً با پتانسیل کمدی خود مقابله کند. عملکرد ناامیدکننده Child's Play 3 ، شنل فرهنگی Chucky را به حالت اغماء هفت ساله فرستاد. نجات او به دست شعله ای قدیمی ، تیفانی (جنیفر تیلی ، نامزد دیگر اسکار که به Dourif می پیوندد) می رسد ، یکی از تازه ترین نفس های هوای تازه است که تاکنون در یک میانه جریان فرنچایز تزریق شده است.

پس از احیای عروسک عزیزم با استفاده از Voodoo برای Dummies ، علاقه مندان به قتل Tiffany دقیقاً به یاد می آورد که همیشه چه کسی بود. جنگ در حال تشدید آنها به اوج می رسد که چاکی روح تیفانی را در عروسک خودش به دام می اندازد. از لحظه انفجار "دختر زنده مرده" راب زامبی بر عناوین اصلی Bride of Chucky ، می دانید دقیقاً برای چه نوع سواری هستید. این رامی بسیار دلپذیر با سبک های نرم و صاف و فراوان ، با ادب و احترام از کارگردان رونی یو است. Bonnie and Clyde vibe که با اضافه شدن تیلکی کامل ساخته شده است ، یکی از بهترین اختراعات برند در تاریخ فیلم را رقم می زند. مهمتر از همه ، مانچینی از عروس چوکی به عنوان آغاز "هویت عجیب و غریب فرانشیز" یاد می کند ، نکته خاص غرور در آفرینش او.

اگر نکته ضعفی برای فیلم وجود داشته باشد ، این است که شخصیت های انسانی هرگز به اندازه عروسک ها جالب نیستند ، و بیننده ها را ترجیح می دهند که آرزو کنند زمان بیشتری را با Chucky و Tiffany سپری کنند. برای تحقق آن آرزو ، دنبال دنباله بعدی نباشید.

بذر چاکی
چاک و تیفانی

بسیاری از سریال های طولانی مدت دنباله ای دارند که طرفداران را قطبی می کند ، اما همه حق رای دادن Seed of Chucky را ندارند. مانتینی که با موفقیت در خم شدن کمدی عروس ، موفق به عقب نشینی شد ، پشت دوربین رفت و اولین کارگردانی خود را با فیلم پنجم رقم زد. نتیجه یک غوغا کاملاً مسخره است که هم "بیرون" و هم "خشم" را "ظالمانه" قرار می دهد.

جنیفر تیلی قبلاً این نمایش را در عروس چوکی به سرقت برده بود ، اما در Seed ، پوست آن را از بین می برد و جسورانه در آن می چرخد. او نه تنها به عنوان صدای تیفانی بازی می کند ، بلکه به عنوان یک نسخه خودآزارنده "جنیفر تیلی" ، که ناامید می شود برای بخشی از یک حماسه کتاب مقدس به کارگردانی ردمن (بله ، رپر ، که خودش هم بازی می کند). چاکی و تیفانی پس از احیای فرزندشان (ابراز بیلی بوید) تلی را به عنوان کشتی جدید خود هدف قرار دادند ، روح مهربانی که مطمئن نیست درمورد شناسایی "گلدن" یا "گلندا" شناخته شود. فیلمهای اد وود ممکن است پیشرفته‌ترین مرجع در ایجاد شخصیت سؤال جنسیتی نباشد ، اما گلن / گلدن قلب دلسوز آنچه در غیر این صورت یک splatterfest بسیار نامطبوع است.

محبت شما به Seed of Chucky تا حد زیادی به تحمل شما نسبت به وسایل نقلیه ناخوشایند بستگی دارد. جان واترز ، که در این فیلم به عنوان یک پاپاراتزوی شرور ظاهر می شود ، به وضوح تأثیر زیادی بر افزایش سطح بی احتیاطی بادی داشت. گرچه Seed مورد استقبال خوبی قرار نگرفت ، اما به خاطر جسارت غیرقابل انکارش ، تقدیر فرقه ای به دست آورد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۵
محسن ایزدی

وقتی تبلیغات Good Guy به شما یک دوست را تا انتها قول می دهد ، دروغ نمی گویند. سال ۲۰۱۸ سی امین سالگرد قاتل سریالی چارلز لی ری است که روح خود را در دام یک عروسک ناامید کننده به دام می اندازد و هیچ نشانه ای از کند شدن جادوگریش نشان نمی دهد. بعد از هفت فیلم و اختراعات فراوان ، یک سریال تلویزیونی در کارها وجود دارد و چاکی حتی در میان علاقه مندی های دلتنگی در Ready Player One نیز ظاهر می شود.

اما فکر کردن که جذابیت چاکی کاملاً دلتنگ است ، باعث ناراحتی او می شود. سریال «کودک بازی» بینایی منحصر به فرد در بین حق رای دادن های وحشت بی نظیر است: در حالی که فرد ، جیسون و مایکل توسط دارندگان حقوق شرکت ها در حال گذر از دنباله ها و روندهای تعقیب و گریز هستند ، بهترین دوست چاک همیشه خالق او ، دان مانچینی بوده است.

مانچینی هرکدام از سفرهای چاک را نوشته است ، حتی به عجیب ترین عجیب ها حس روایت و استمرار خلاق وام می دهد. او همچنین سه ویژگی آخر را کارگردانی کرده و یک بازیگر و خدمه تنگ و محکم را برای کار با عشق به لکه خون نگه داشته است. با ظهور ragamuffin پلاستیکی قاتل مانند بسیاری از چشم انداز فرهنگ پاپ ، ما در حال بررسی مجدد سفر سه دهه او ، با شروع کار با چاقوهای کسل کننده در کشو ، و تا رسیدن به سریع ترین.

بازی کودک 3
چاک

بعضی اوقات ، حتی قاتلان قربانی موفقیت خودشان می شوند. بازی کودک 2 یک نمایش بود و یک فیلم سوم آنقدر سریع به مرحله اجرا درآمد که فقط 9 ماه بعد وارد سینماها شد. نتیجه به نظر می رسد نیمه شکل گرفته به عنوان پلاستیک سوخته ، یک تهاجمی غیرقابل توصیف اما پرخاشگرانه و غیرقابل توصیف است که خود مانچینی اعتراف می کند محصول "کمی خسته" بود.

در تلاش برای مبارزه با احساس "همان قدیمی ، همان قدیمی" ، کودک بازی 3 ساله اندی بارکلی (جاستین والین جایگزین الکس وینسنت برای جبران پرش زمان) شد و او را به آکادمی نظامی فرستاد. چاکی که پس از آتش گرفتن شرکت Play Pals دوباره به کارخانه قدیمی خود متولد شد ، خود را به مدرسه فرستاد تا تلاش خود را برای جسم انسان از سر بگیرد. این بسته توسط پسر جوانی به نام رونالد تایلر (جرمی سیلورس) ردیابی می شود که اندی باید با کمک کادین اسپینکی کریستین (پری ریوز) از آن محافظت کند.

مطمئناً نکات برجسته و سرگرم کننده ای وجود دارد ، مانند یک آرایشگر سادیستی (اندرو رابینسون) ، یک اجرای رنگارنگ از طریق یک خانه طلسم کارناوال ، و یک دنباله اصلی عنوان اصلی که ویژگی های قطعات عروسک را در ذوب معکوس دارد مانند یک فیلم Aphex Twin به کارگردانی سائول باس. مانچینی و کارگردان جک بندر بسیار نزدیک به ضربه زدن به وحشت انطباق ماچو نزدیک هستند ، اما روش ها و انگیزه های چوکی هرگز کمتر الهام گرفته شده اند. بهترین ایده برای این فیلم ، ازدحام عروسک های متعلق به نزاع ، در محدودیت بودجه گم شد ، هرچند که 25 سال بعد دوباره زنده می شود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۴
محسن ایزدی